گرامی‌داشت مقام علمی ابن‌سینا

در مراسم بزرگداشت مقام علمی ابن سینا و رونمایی از تصحیح جدید کتاب "مبدأ و معاد"، که با حضور اساتید فلسفه در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، مباحث متعددی در خصوص آثار و اندیشه‌های ابن سینا مطرح گردید.

گرامیداشت ابن سینا 1403 - 1

دکتر حسین معصومی همدانی (استاد تاریخ و فلسفۀ علم)

هندسه در کتاب نجات ابن‌سینا
دوران زندگی ابن‌سینا مقارن است با عصر طلایی پژوهش‌های ریاضی در جهان اسلام. این پژوهش‌ها که تقریبا دو قرن پیش از آن آغاز شده بود در زمان او به اوج خود رسید و از نشانه‌های رونق این‌گونه پژوهش‌ها یکی هم این بود که فیلسوفان نمی‌توانستند از کنار آنها بی‌اعتنا بگذرند. ریاضیات در آثار ابن‌سینا به صورت‌های گوناگون بازتاب یافته است: به‌صورت مثال عالی علم برهانی, در قالب تأملاتی در فلسفۀ ریاضیات و بالاخره به عنوان جزیی مهم از مجموعه علوم فلسفی.

در این گفتار با تحلیل بخش هندسۀ کتاب نجات ابن‌سینا کوشش می‌کنیم نشان دهیم که چگونه ابن‌سینا به هندسه از دیدگاه‌های مختلف نگریسته و آثاری با ساختارها و به‌قصد کاربردهای متفاوت پدید آورده است.

 حسین معصومی همدانی گرامیداشت ابن سینا 1403

دکتر سهراب حقیقت (دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)

ابن سینا آغازگر برهان وجودی در تاریخ فلسفه

در فلسفۀ ارسطویی وجود بما هو وجود موضوع فلسفه و بحث از عوارض و احوالات وجود، مسائل آن را تشکیل می‌دهند. درواقع "وجود" کانون تمام مسائل فلسفی‌ است. لذا ابن‌سینا به‌عنوان فیلسوف ارسطویی "وجود" را مبنای تأسیس نظام فلسفی از خداشناسی گرفته تا جهان‌شناسی و وجود‌شناسی و ... قرار می‌‌دهد. وی علیرغم آگاهی از براهین متعدد جهان‌شناختی، تلاش می‌کند برهانی سازگار با نظام فلسفی خود برای اثبات واجب الوجود ارائه کند؛ یعنی با تامل در احوالات وجود، وجود واجب الوجود را اثبات کند. این برهان در طول تاریخ فلسفه به برهان وجودی مشهور شده است. براهین جهان‌شناختی که پسینی بوده و قائلان به آن براهین، اوصاف موجودات مادی اعم از حرکت، حدوث، نظم و ... را نقطۀ عزیمت برهان جهت اثبات واجب الوجود قرار داده‌اند، از نظر ابن‌سینا برهان فلسفی نیستند بلکه دلیل‌اند. برهانی فلسفی است که به نحو پیشینی و بدون اعتبار اوصاف ممکنات، بلکه مبتنی بر تحلیل عقلی وجود بتواند وجود واجب را اثبات کند. امری که در فلسفه اسلامی به سیر از وجود به وجوب شهرت یافت. تامل در حقیقت وجود نه به‌عنوان مفهوم ذهنی و نه یک امر عینی و فیزیکی، بلکه به‌مثابه امر معقول و متافیزیکی و مبنا قرار دادن آن برای نظام فلسفی از جمله خداشناسی، حاصل تلاش ابن سینا است. از این‌رو ابن‌سینا را باید آغازگر برهان موسوم به برهان وجودی در تاریخ فلسفه دانست. البته نظر به اشتهار این برهان در تاریخ فلسفه به‌نام برهان آنسلم و به‌دلیل تمایز تامل ابن سینا با رویکرد آنسلم در "وجود" از آن حیث که ابن‌سینا وجود را به عنوان امر عقلی و مابعدالطبیعی اما آنسلم مفهوم ذهنی وجود را مبدا طرح برهان قرار داده اند، بهتر است از این برهان به برهان سینوی یا برهان ابن‌سینایی یاد شود. حتی می‌توان گفت که برهان سینوی غیر از برهان مشهور به برهان وجوب و امکان است که قبل از ابن‌سینا در آثار فلاسفه‌ای چون فارابی مطرح بوده است. در این پژوهش تلاش بر این است که با تامل در آثار ابن‌سینا برهان ابداعی وی را در اثبات واجب الوجود مطرح کرده و جایگاه ایشان را به عنوان طلایه‌دار برهان وجودی در تاریخ فلسفه بیان کنیم.

دکتر لیلا کیان‌خواه (مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران)

تحلیل فلسفی معاد از دیدگاه ابن سینا

تحلیل و تبیین بحث معاد و بقای نفس پس از مرگ در نظام فکری ابن‌سینا از اهمیت زیادی برخوردار است و بخش مهمی از تألیفات او به این مباحث اختصاص دارد. یکی از مهم‌ترین آثاری که مشتمل بر مباحث معاد و بقای نفس است، کتاب المبدأ والمعاد است. ابن‌سینا در این کتاب، معاد را بر دو قسم می‌داند. معادی که هنگام بعث و برانگیخته شدن مخصوص بدن است و تنها از طریق شریعت و تصدیق خبر نبوت اثبات می‌شود؛ و معادی که به‌معنای بقای نفوس است و بر‌اساس براهین عقلی اثبات می‌شود. ابن‌سینا بر اساس پنج اصل عقلی این قسم از معاد که اصطلاحاً معاد روحانی نامیده می‌شود را اثبات کرده و معاد را بر اساس تحلیل مفاهیم لذت و الم حقیقی و لذت و الم غیر حقیقی تبیین فلسفی کرده است. او توضیح می‌دهد که سعادت نفس ناطقه این است که به عالَمی عقلی تبدیل شود که صورت‌های عقلانی در آن مرتسم است و رسیدن به این سعادت، کمال حقیقی انسان است. درک سعادت حقیقی، لذت حقیقی نفس ناطقه و در مقابل، عدم دستیابی به آن، الم حقیقی است. ولی انسان به دلیل اشتغال به بدن و ملزومات آن تا قبل از مرگ قادر به درک لذت و الم حقیقی نیست. 

لیلا کیان‌خواه گرامیداشت ابن سینا 1403

دکتر سید‌حامد هاشمی (پژوهشگر فلسفه)

 تحلیل نظریۀ اتحاد عاقل و معقول در «المبدأ والمعاد»

برخی از عبارات ابن‌سینا، به‌ویژه در کتاب المبدأ والمعاد، دربارۀ چگونگی ادراک نفس ناطقه نسبت به معقولات، به «اتحاد عاقل و معقول» تصریح دارد و برخی عبارات دیگر، آشکارا بیانگر بطلان این نظریه است. همین امر، موجب اختلاف میان فیلسوفانِ پس از وی درخصوص دیدگاه نهایی او دربارۀ این مسئله شده است. عده‌ای از ایشان بیان ابن‌سینا را دربارۀ این مسئله، متناقض دانسته و رویکردی انتقادی نسبت به آن داشته‌اند. گروهی دیگر سعی کرده‌اند تا به‌گونه‌ای این تناقض را رفع کنند؛ اما ظاهراً هیچ‌یک از دو دستۀ مذکور، راه صواب را نپیموده‌اند. به نظر می‌رسد با دقت در معناشناسی اتحاد و اقسام آن و نیز مواطن اتحاد نفس با صورت‌های معقول، می‌توان  به حل این مشکل در حکمت سینوی دست یافت. ابن‌سینا اتحاد نفس با معقولات را اثبات می‌کند و آن را از جهتی شبیه اتحاد ماده و صورت می‌داند. ازدیدگاه وی این اتحاد، در نفسِ همراه با بدن، با صورت معقولِ خاص تا زمان عدم اِعراض نفس از آن برقرار است؛ اما نفس با پیمودن مراحل کمال و مفارقت از بدن می‌تواند با دریافت دفعی همۀ معقولات و اتحاد با آن‌ها عالَمی عقلی مطابق با عالَم عینی شود.

رونمایی از تصحیح جدید کتاب «المبدأ والمعاد»


دکتر حامد هاشمی (پژوهشگر فلسفه و مصحح کتاب)

دکتر حامد هاشمی
پژوهشگر فلسفه و مصحح کتاب

ابتدا می‌خواهم دو نکتۀ مهم دربارۀ «فن تصحیح» و اهمیت و جایگاه ویژۀ تصحیح متون تخصصی عرض کنم: نکتۀ اوّل: ابن‌سینا واجب‌الوجود را نسبت به عقول، که موجودات تام هستند، و نیز سایر موجودات پایین‌تر از عقول، «فوق التمام» می‌خواند؛ زیرا واجب‌الوجود هم واجد تمامی کمالات است و هم کمالات سایر موجودات از اوست. تصحیح متون نیز با رعایت قواعد علمی آن، همین نسبت را با سایر کارهای پژوهشی دارد؛ یعنی «تصحیح»، نه‌تنها کار پژوهشی است، بلکه «فوق پژوهش» است؛ زیرا اساس و بنیاد کارهای پژوهشی دیگر است.

حامد هاشمی - گرامیداشت ابن سینا 1403

نکتۀ دوم: «تصحیح» پژوهشی است که کسی نمی‌تواند با شنیدن، به حقیقت آن برسد، بلکه باید آن را بچشد. کسی می‌تواند دربارۀ تصحیح، سخن بگوید که حداقل یک رسالۀ کوچک علمی را با رعایت قواعد و اصول آن، تصحیح کند. مصحح آثار فلسفی باید پس از مراحل نسخه‌شناسی، نسخه‌یابی و نیز ارزیابی آن‌ها، اولاً: به قواعد نسخه‌خوانی اشراف داشته باشد؛ ثانیاً: نسبت به مسائل و مباحث مهم فلسفی، آگاهی کامل داشته باشد؛ ثالثاً: اطلاعات تاریخی نسبت به اثر، مؤلف و فضای فکری زمان او داشته باشد؛ رابعاً: با سایر آثار مؤلف و مبانی فکری او آشنا باشد؛ خامساً: در مرحلۀ نسخه‌خوانی، واژه یا عبارت‌های صحیح و اشتباه را با استدلال تشخیص دهد؛ سادساً: از میان خوانش‌های صحیح ضبط شده در نسخه‌ها، واژه یا عبارت اصحّ را انتخاب کند. البته این مراحل، تنها بخشی از کارهایی است که یک مصحح باید انجام دهد؛ بنابراین باید دانست که کار تصحیح متون، کاری بسیار دشوار و طاقت‌فرسا است و البته ثمرات و برکات فراوانی در تسهیل کارهای پژوهش دیگر دارد.

کتاب المبدأ والمعاد برپایۀ شواهد تاریخی و متنی متعدد، از آثار قطعی ابن‌سینا است که در میان سال‌های 403 تا 404 ق در گرگان به درخواست شخصی به نام ابومحمد شیرازی که از دوستداران علوم حکمی بوده، نوشته شده است. ابن‌سینا در مقدمۀ کتاب بیان می‌کند که محتوای این اثر، دربردارندۀ حاصل و ثمرۀ دو علم بزرگ «مابعدالطبیعه» و «طبیعیات» است. وی ثمرۀ علم مابعدالطبیعه را شناخت مبدأ اول و نسبت موجودات ـ براساس ترتیبشان ـ به او دانسته و ثمرۀ علم طبیعیات را شناخت بقای نفس انسانی و معاد آن معرفی می‌کند. مهم‌ترین هدف ابن‌سینا در این کتاب، شناساندن «مبدأ اول» و «نفس ناطقه» است؛ اما او این دو را به‌صورت جدا از هم نمی‌بیند و ازاین‌رو، شناختی را ارائه می‌دهد که ارتباط و اتصال این دو را با هم نشان دهد. این ارتباط و اتصال، همان است که در ترتیب «آخذ» و «عائد» نظام مبادی هستی، معنا پیدا می‌کند. در این ترتیب که ترسیم کنندۀ یک حرکت دورانی در نظام مبادی است، از یک سو، مبدأ اول با فیضان وجود از خود، «ترتیب آخذ» را پدید می‌آورد و از سویی دیگر، نفس ناطقۀ انسانی با معاد خویش به سمت مبدأ اول، «ترتیب عائد» را تکمیل می‌کند. به همین سبب است که نام این کتاب، المبدأ (ترتیب آخذ نظام مبادی) والمعاد (ترتیب عائد نظام مبادی) برگزیده شده است.

ابن‌سینا در این اثر، ضمن بهره‌مندی از آموزه‌های اسلامی، از آثار فیلسوفان یونان و شارحان ایشان فایدۀ فراوان برده است. بیشترین استفادۀ وی در این کتاب از آثار ارسطو همچون کتاب السماع الطبیعی، کتاب النفس، کتاب مابعدالطبیعة بوده است. او همچنین در این اثر به نگاشته‌های دیگری مانند کتاب سوفسطیقای افلاطون، رسالۀ «فی مبادی الکلّ علی رأی أرسطوطالیس» اسکندر افرودیسی و رسالۀ «شرح کتاب اللام» ثامسطیوس استناد کرده است. مباحث مطرح شده در المبدأ والمعاد، مشابهت‌های بنیادین با کتاب أثولوجیا دارد که خود نیازمند تحقیقی جامع است. نکتۀ دیگر اینکه ابن‌سینا جهت رعایت اختصار در ارائۀ مباحث، در مواضع متعددی به آثار پیشین خود در موضوعات منطق، ریاضیات و طبیعیات ارجاع داده است. وی در بحث «قدم عالم و دوام فیض الهی» به بیان دیدگاه‌های متکلمان و نقد آن‌ها نیز پرداخته است.

المبدأ والمعاد با وجود شباهت‌هایی که با دو کتاب النجاة و الشفاء دارد، از حیث انگیزۀ نگارش، محتوا و شیوۀ تبیین مباحث، تفاوت‌های شایان توجهی با این دو اثر دارد. مسائل مهمی همچون برهان اتحاد عاقل و معقول، تبیین وحدت مفهومی صفات واجب الوجود، قیاس شبیه به برهان در اثبات واجب الوجود و نیز مباحثی دربارۀ ویژگی‌های نفس و کیفیت معاد آن، از جمله مباحث مطرح شده در این کتاب هستند که در آثار دیگر ابن‌سینا یا بیان نشده‌اند و یا نوع تبیین و استدلال آن‌ها متفاوت است. مباحث المبدأ والمعاد مطابق با نظریات ابن‌سینا و نیز آن دسته از آرای فیلسوفان مشایی است که نزد وی صحیح بوده و یا حداقل، او وجهی برای صحت آن داشته است. مباحث مختص این کتاب، در کنار آثار دیگر ابن‌سینا تکمیل کنندۀ نظام فکری او هستند و در مباحث مشترک با آثار دیگر نیز، توضیحات و براهین متفاوت این اثر، در حل مشکلات و ابهامات مسائل فلسفی و همچنین فهم عمیق آن‌ها از جهات گوناگون، مفید هستند.

فیلسوفانِ پس از ابن‌سینا همچون ابوالعباس لوکری، شهاب‌الدین سهروردی، فخرالدین رازی، نصیرالدین طوسی، میرداماد، عبدالرزاق لاهیجی و ملاهادی سبزواری به برخی از مباحث این کتاب با رویکردی توضیحی، تحلیلی و یا نقدی توجه داشته و آن را در آثار خویش منعکس نموده‌اند؛ اما بیشترین تأثیر این کتاب، هم از حیث ساختار و هم از حیث محتوا، در کتاب ملاصدرا با عنوان المبدأ والمعاد فی الحکمة المتعالیة مشاهده می‌شود.

گزارشی کوتاه از مهم‌ترین کارهای انجام شده در تصحیح جدید المبدأ والمعاد ابن‌سینا خدمتتان ارائه می‌شود: کتاب حاضر، شامل پنج بخش کلی است که عبارت‌اند از: 1. مقدمۀ مصحح؛ 2. متن اصلی با سازوارۀ انتقادی؛ 3. حاشیه‌های توضیحی نسخه‌ها؛ 4. تعلیقات و مقارنه‌ها؛ 5. نمایه‌ها. در مقدمۀ مصحح، به مباحثی همچون بررسی صحت انتساب اثر به ابن‌سینا، تاریخ نگارش کتاب، منابع و ارجاعات مهم مذکور در کتاب، مقایسۀ عبارات مشترک کتاب با برخی آثار فیلسوفان، تأثیرات این اثر در آثار فلسفی متأخر، تشابه‌ها و تمایزهای المبدأ والمعاد با سایر آثار ابن‌سینا، نکات مهم و برجستۀ کتاب و نیز گزارش تفصیلی مباحث کتاب پرداخته شده است. پس از مباحث فوق، پیشینۀ تصحیح و تحقیق بررسی و ارزیابی شده است تا تفاوت‌ کار حاضر با آثار پیشین مشخص شود. در میان این آثار، تصحیح مرحوم عبدالله نورانی و تصحیح أسامة عشرة، که شامل متن عربی هستند، با تفصیل بیشتری مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند. در کنار آن، ترجمۀ فارسی مرحوم شهابی، تصحیح و ترجمۀ فرانسوی یحیی میشو و نیز ترجمۀ پرتغالی جمیل ابراهیم اسکندر نیز به‌اجمال معرفی و ارزیابی شده‌اند. در بحث نسخه‌شناسی، پنج فهرست جامع، یعنی فهرست‌های قنواتی، مهدوی، گوتاس، درایتی (فنخا و دنا) و نیز صدها فهرست دیگر از کتابخانه‌‌های نسخ خطی جهان بررسی شده و هفتادوپنج نسخۀ خطی از مجموع آن‌ها شناسایی شد و مشخصات اجمالی آن‌ها در جدولی، تنظیم و ارائه شده است. درنهایت، با انتخاب هفت نسخۀ برتر و معرفی دقیق آن‌‌ها، کار تصحیح را آغاز کردیم و شیوۀ تصحیح را در دوازده بند در مقدمه توضیح داده‌ایم. در تعلیقات و مقارنه‌ها نیز اولاً: دو نوع مقایسه انجام داده‌ایم که یکی، مربوط به مقایسۀ محتوای کلی هر فصل با سایر آثار ابن‌سینا است و دیگری، شامل مقایسه‌های جزئی در عباراتی است که یا تفاوت معناداری با عبارات سایر آثار ابن‌سینا دارند و یا با عبارت‌های دیگر، بهتر فهمیده می‌شوند؛ ثانیاً: مرجع ارجاعات متن اصلی مشخص شده است؛ ثالثاً: معنای لغات مشکل و برخی اصطلاحاتِ نیازمند توضیح بیان شده‌ است.

سیدمحمود یوسف‌ثانی (مؤسسه حکمت و فلسفه)

اگر ادوار فعالیت تألیف و تصنیف ابن‌سینا و نگارش آثار از سوی او را به 3 دورۀ متقدم، متوسط و متأخر تقسیم کنیم، می‌توان گفت که کتاب‌هایی همچون حکمت عروضی و المبدأ والمعاد مربوط به دورۀ متقدم (با این تفاوت که حکمت عروضی متعلق به آغاز این دوره و المبدأ والمعاد متعلق به اواخر آن است) و الهیات شفا مربوط به دورۀ متوسط و مثلا الإشارات والتنبیهات مربوط به دورۀ متأخر است. از همین‌رو طرح بحث‌ها در این آثار و در مواضیع مختلف با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند، به گونه‌ای که حتی آثار مربوط به یک دوره نیز بسته به اینکه مربوط به اوایل آن دوره یا اواخر آن باشند گاه با یکدیگر از این حیث متفاوت‌اند. به عنوان مثال در حکمت عروضی موجودات به دو قسم واجب بالذات و واجب بالغیر تقسیم می‌شوند و واجب بالذات به لحاظ مفهومی بسیط و واجب بالغیر از همین جهت مرکب دانسته می‌شود تا از ترکب آن نیازمندی و از نیازمندی آن معلول بودنش استنتاج شود. ولی در المبدأ والمعاد به واجب بالذات و ممکن بالذات تقسیم می‌شوند و در تعریف آن‌ها به آنچه که عدمش قابل تصور نیست و آنچه وجود و عدمش متصور است، تمسک می‌شود تا بدون نیاز به ارجاع به ترکیب و صرفا بر اساس بداهت مفهومی وجه نیازمندی آن توجیه شود. به همین ترتیب در هریک از شفا و اشارات نیز راه‌های دیگری در این خصوص طی کرده می‌شود.

سیدمحمود یوسف ثانی - گرامیداشت ابن سینا 1403

نمونۀ یاد شده در بیان یک تقسیم‌بندی مهم فلسفی، یکی از وجوه خاص کتاب المبدأ والمعاد و لزوم توجه به آن بر اساس یک تصحیح انتقادی نوین و قابل استناد است. بر این اساس مصحح ارجمند کتاب جناب آقای دکتر سیدحامد هاشمی اقدام به تصحیح این اثر نموده و موفق شدند با استناد از چندین نسخۀ خطی و طبقه‌بندی آن‌ها در گروه‌های مختلف و نگاشتن مقدمه‌ای ممتع و درخور، و تلاش بسیار در انتخاب وجه اصح در ضبط کلمات و اصطلاحات و افزودن حواشی و تعلیقات سودمند بر کتاب، نیز با مراجعه به نسخه‌های چاپی آن، نسخه‌ای صحیح و قابل اعتماد و مبتنی بر معتبرترین نسخه‌های خطی المبدأ والمعاد فراهم آورند و تحقیقات ابن‌سیناپژوهی را گامی به پیش برند.