گزارش آئین تکریم و معارفه رئیس موسسه

آئین تکریم دکتر غلامرضا زکیانی و معارفه دکتر احمدحسین شریفی رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، روز چهارشنبه 13 بهمن‌ماه 1400 در سالن دکتر نصر با حضور مقام عالی وزارت، دکتر محمدعلی زلفی‌گل، و همچنین پیشکسوتان و اساتید فلسفه برگزار شد.

تکریم و معارفه

ردیف اول (از راست به چپ): دکتر پیمان صالحی معاون پژوهشی وزیر علوم، دکتر غلامعلی حدادعادل، دکتر احمدحسین شریفی رئیس جدید موسسه، دکتر زلفی‌گل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری 

مراسم تکریم رییس پیشین موسسه دکتر غلامرضا زکیانی و معارفه رییس جدید موسسه دکتر احمدحسین شریفی، روز چهارشنبه از ساعت 14 با حضور وزیر علوم تحقیقات و فناوری، دکتر غلامعلی حدادعادل، روسا و معاونان قبلی و جدید این موسسه و جمعی از اساتید و پیشکسوتان این مجموعه در محل سالن دکتر نصر برگزار شد.

این مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و سپس مجری، ضمن خوشامدگویی به مهمانان و همچنین اشاره به نقش پیدا و پنهان موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در جریان تفکر چند دهه اخیر جامعه ایرانی، از دکتر غلامرضا اعوانی (استاد پیشکسوت و رییس اسبق این مجموعه) دعوت کرد تا نخستین سخنران این مراسم باشد.

تکریم و معارفه

دکتر غلامرضا اعوانی، استاد پیشکسوت و رئیس پیشین موسسه 

دکتر اعوانی سخنان خود را با پرداختن به اهمیت حکمت و جایگاه آن در تاریخ ایران آغاز کرد و در ادامه بر تمایز حکمت ایرانی با فلسفه غربی و اصول عقاید در جهان عرب تاکید نمود. وی سپس نکاتی درباره تاریخچه حکمت در ایران مطرح کرد و شناخت ارزش و قدر این حکمت الهی، به عنوان حلقه ارتباطی تمامی علوم، را مطلوب دانست. رییس اسبق موسسه در بخش دیگری از صحبت‌های خود، به بیان نکاتی درباره سابقه تاریخی موسسه، تنوع رشته‌های این مجموعه و نیز اهمیت پژوهش در این رشته‌ها پرداخت و اظهار امیدواری کرد که با حمایت وزیر علوم، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران رونق بیشتری بگیرد و به کانون فلسفه در پرتو حکمت اسلامی مبدل شود.

تکریم و معارفه

دکتر غلامرضا زکیانی، رئیس پیشین موسسه

سخنران بعدی این مراسم دکتر غلامرضا زکیانی بود که به بیان توضیحاتی درباره کارنامه 1030 روزه فعالیت خود در این موسسه پرداخت و و با تقدیر از معاونان خود، دکتر یوسف ثانی و دکتر وفاپور، به تلاش برای جذب مشارکت حداکثری در دوران فعالیت خود اشاره کرد. دکتر زکیانی توجه به خرد جمعی را یکی از محورهای اصلی مدیریت خود در این ایام دانست و با ارائه تحلیلی فلسفی از این موضوع، مبنای نظری رویکرد ناظر به جذب مشارکت حداکثری را تشریح کرد و با اشاره به گفتمان‌های مختلف فلسفی بر اهمیت خرد جمعی تاکید نمود. دکتر زکیانی فرار مغزها را یکی از آثار بی‌توجهی برخی مدیران به مشارکت حداکثری دانست و در پایان برای رییس بعدی موسسه آرزوی موفقیت کرد.

تکریم و معارفه

شهرام پازوکی، استاد پیشکسوت و مدیر گروه ادیان و عرفان موسسه 

پخش کلیپ با مضمون اطلاعاتی درباره تاریخچه تاسیس، برترین اساتید و روسای قبلی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، بخش بعدی این مراسم بود و در ادامه دکتر شهرام پازوکی، استاد پیشکسوت این موسسه، سخنان خود را مطرح کرد. دکتر پازوکی به فراز و نشیب‌های موسسه در دوران حدودا 40 ساله حضور خود اشاره کرد و چند برش مهم از تاریخچه این مجموعه را مورد موشکافی قرار داد. وی ضمن تقدیر از دکتر زکیانی و معاونانش برای ایجاد اعتماد و همدلی در موسسه، اظهار امیدواری نمود که رییس جدید نیز، با غنیمت شمردن موقعیت و اعتبار بین‌المللی این مجموعه، مسیر رشد را ادامه دهد. 

متن کامل سخنرانی دکتر شهرام پازوکی به قرار زیر است: 

«ضمن عرض سلام، خیر مقدم عرض می‌کنم خدمت حضار محترم؛ خصوصا وزیر محترم علوم، جناب آقای دکتر زلفی‌گل، همراهان ایشان و جناب آقای دکتر حداد عادل که از قدیمی‌ترین اعضای انجمن محسوب می‌شوند. من به عنوان آخرین عضو باقی مانده از نسل گذشته در این‌جا هستم و به همین خاطر از بنده خواستند تا به عنوان آخرین و شاید پیرترین عضو موسسه، دقایقی را صحبت کنم.

ضمن سخنرانی آقای دکتر اعوانی دیدیم که حدود پنجاه سال از تاسیس موسسه می‌گذرد. این در حالی است که من چهل سال از این زمان را، از نزدیک، در موسسه حضور داشته‌ام و حالا وارد چهلمین سال همکاری‌ام با موسسه شده‌ام. قبل از آن هم ارتباطم با موسسه از نوع استفاده علمی بود. در این مدت فراز و فرودهای زیادی دیده‌ام؛ چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب. بدون هیچ تردیدی، همان‌ طور که آقای دکتر اعوانی هم فرمودند، این‌جا شاخص‌ترین موسسه از نوع خودش در قبل از انقلاب بود و در آن زمان، در آسیا، شاید فقط در ژاپن چنین چیزی وجود داشت. ارتباطات بین‌المللی این موسسه و آن کنفرانس بین‌المللی فلسفه که در سطح جهانی برگزار شد،‌ بی‌نظیر بود وشاید هیچ موسسه‌ای به اندازه این‌جا در چاپ آثار حکمت و فلسفه فعال نبوده است.

این موسسه آغاز بزرگی داشت و از استادان برجسته‌ای بهره می‌برد؛ اعم از خارجی‌هایی همچون ایزوتسو و کربن و همچنین اساتید داخلی. البته در مورد استادان خارجی مسئله فقط خود ایشان نیستند؛ بلکه شاگردانشان هنوز هم در اروپا و آمریکا بزرگترین مبلغین اسلام به شمار می‌روند. کسانی که این‌جا بودند، فقط کار علمی در حکمت و عرفان و فلسفه اسلامی نمی‌کردند، بلکه واقعا به ایران و اسلام تعلق خاطر داشتند. من بارها در مصاحبه‌های کربن شنیدم که در مورد ایران و اسلام از کلمه «ما» استفاده می‌کرد؛ گویی که ایرانی و شیعه است. کربن ایرانی و شیعه نبود، اما جوری بر «ما» تاکید می‌کرد که نشان می‌داد چقدر به این سرزمین و معنویت و حکمتی که تشخیصش داده بود، عرق دارد.

بعد از انقلاب، حرف‌ها و سخن‌های زیادی درباره موسسه گفته شد و تا حدی از این موضوع غفلت شد که این موسسه را بزرگانی همچون مرحوم آشتیانی، مرحوم شهابی و... تاسیس کرده‌اند و در این‌جا حضور داشته‌اند. در دوران پس از انقلاب، موسسه فراز و فرودهای زیادی داشت. مدتی بحث بر سر تبدیل شدن موسسه به خوابگاه دانشجویی بود و حرف‌های مختلفی مطرح می‌شد؛ تا این‌که در سال 81، به همت آقای دکتر اعوانی، این موسسه مستقل شد. دکتر اعوانی این‌جا را به چشم موسسه‌ای که در آن شاغل هستند، نمی‌دیدند؛ بلکه فکر می‌کنم بیشتر از خانه خودشان به این موسسه تعلق خاطر دارند و زحمات بسیاری برای مستقل شدن این موسسه، در زمان آقای خاتمی، کشیدند که جای تقدیر دارد. مستقل شدن این موسسه به همت آقای دکتر اعوانی و با همکارب آقای خاتمی انجام شد و با این اتفاق بود که موسسه حیثیت و هویت جدیدی پیدا کرد.

تاریخچه این فراز و فرودها در سال‌های پس از دکتر اعوانی هم ادامه پیدا کرد؛ تا این چند سال اخیر که متاسفانه مشکلاتی ایجاد شد و در یک دوره‌ای آن‌چنان دلسردی بر موسسه حاکم شده بود که، من به عنوان یکی از اعضای هیئت علمی، کاملا برایم محسوس بود که نوعی بی‌اعتمادی و عدم همکاری بین اعضای هیئت علمی و مدیران ایجاد شده است. این بی‌اعتمادی بر کار علمی اشخاص تاثیر زیادی گذاشت. در این دوره، بازنشسته‌های ما که هر کدامشان از مفاخر ملی هستند، به موسسه نمی‌آمدند و حتی برخی از دوستانی که از قبل از انقلاب در این موسسه حضور داشتند، ترجیح دادند که ارتباطشان با موسسه را قطع کنند. به هر حال مشکلاتی ایجاد شد که من به جزئیاتش ورود نمی‌کنم؛ تا این‌که یک مدیر جوان، یعنی آقای دکتر زکیانی، کار را به دست گرفتند.

ایشان وقتی به این‌جا آمدند، واقعا به موسسه سر و سامان دادند. مهم‌ترین اقدامشان این بود که دوباره نوعی اعتماد و همکاری را در موسسه احیا کردند. وقتی ایشان به موسسه آمدند، هم از حیث امور مالی و هم از جهت کارهای علمی و آموزشی، نظم و نسق تازه‌ای به وجود آمد. همچنین دوستان بازنشسته‌ای که به موسسه نمی‌آمدند،‌ به تدریج بازگشتند و اکنون اتاقی برایشان در نظر گرفته شده است. اساسا حضور این عزیزان است که موسسه را موسسه می‌کند.

یکی از محاسن مهم مدیریت آقای دکتر زکیانی، همان‌طور که خودشان هم فرمودند، اتکا به خرد جمعی بود. من شاهد هستم که ایشان حتی برای کوچک‌ترین مسائل نیز اعضای هیئت علمی را جمع می‌کردند و به مشورت می‌پرداختند؛ حتی در مورد مسائل مربوط به ساختمان هم ایشان مشورت می‌کردند. البته جا دارد که در همین‌جا از جناب آقای وزیر در خواست کنم که، با توجه به این‌که ساختمان موسسه ثبت میراث فرهنگی است، در حالی که در میان مال‌های پرتعداد تهران احاطه شده و عنقریب است که خودش هم به یک مال تبدیل شود، برای وضعیت این ساختمان اقدام عاجلی بفرمایند. به هر حال، آقای دکتر زکیانی واقعا زحمت کشیدند و این‌جا سر و سامانی گرفت. همچنین باید نام ببرم از معاونان ایشان آقایان دکتر یوسف ثانی و دکتر وفاپور که با همکاری سایر نیروها توانستند حیات و جان تازه‌ای به این موسسه ببخشند؛ علامتش هم این بود که همه اعضا حضوری فعال داشتند و دلسردی رفع شده بود.

خوشحالم از این‌که آقای دکتر زکیانی با این سابقه خوب و یاد خوش این‌جا را ترک می‌کنند؛ هرچند که ترک نمی‌کنند و باز هم، مثل همین چند روز قبل که جلسه دفاع برگزار شد، در خدمتشان خواهیم بود. همچنین خدمت آقای دکتر شریفی خیر مقدم عرض می‌کنم و امیدوارم که شما هم با همتی که دارید، ان‌شاء الله بتوانید رویه‌ای که در مدیریت این‌جا بوده را ادامه بدهید تا این اتحادی که به وجود آمده حفظ شود.

در پایان خدمت جناب آقای وزیر و معاون محترمشان عرض می‌کنم که این موسسه یک موسسه‌ای در جنب موسسات دیگر نوع خودش نیست؛ بلکه اعتباری جهانی دارد و این‌جا را به عنوان یک موسسه بین‌المللی شاخص می‌شناسند. اعتبار علمی این‌جا در قبل و بعد از انقلاب در جهان مطرح شده و بسیاری از اندیشمندان جهان نسبت به این موضوع آگاه هستند و انس و تعلقی به این‌جا دارند. من خواهش می‌کنم که این استعداد و ظرفیت بین‌المللی موسسه و همچنین حیثیت و هویت آن را ارزشی بدانید که بشود آن را حفظ کرد و اهمیت ویژه‌ای به این موسسه بدهید».

دکتر مصطفی محقق داماد که امکان حضور در این مراسم را پیدا نکرده بود، در پیامی صوتی ریشه‌های موسسه را از مکتب تهران مورد واکاوی قرار داد و به ارائه تاریخچه‌ای فلسفی از شکل‌گیری موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و نیز فعالیت‌های اساتید برجسته و روسای آن پرداخت.

تکریم و معارفه

احمدحسین شریفی، رئیس موسسه

دکتر احمد حسین شریفی سخنران بعدی این مراسم بود که ضمن تقدیر از روسای پیشین و اساتید موسسه، از اقدامات اخیر وزیر علوم در عرصه علوم انسانی تقدیر کرد. رییس جدید موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه بر نقش این موسسه در ترویج فرهنگ تفکر فلسفی اشاره کرد و اظهار امیدواری کرد که وزیر علوم و معاونانش توجه ویژه‌ای به این مجموعه داشته باشند. شریفی همچنین از تلاش برای تاسیس دو مجله مطالعات حکمت عملی و فلسفه علوم انسانی سخن گفت و تبدیل شدن موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به یک پژوهشگاه برجسته در کشور را از اهداف پیش رو معرفی کرد.

متن کامل سخنرانی دکتر شریفی به قرار زیر است: 

«سلام عرض می­‌کنم خدمت همه سروران عزیز و اساتید مکرم، برادران و خواهران ارجمند. دهه مبارک فجر و همچنین حلول ماه مبارک رجب را تبریک می‌گویم. خیر مقدم عرض می‌­کنم خدمت همه سروران عزیز و اساتید گرامی مخصوصا جناب آقای دکتر زلفی‌­گل وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و همچنین استاد عزیز جناب آقای دکتر حداد عادل که منت نهادند و به این جلسه آمدند.

بنده به نوبه خودم از زحمات عزیزان و گذشتگانی که در این موسسه فعالیت داشته‌اند و اقدامات ارزشمندی انجام داده‌اند، تشکر می‌کنم؛ ایشان بار حکمت و فلسفه را به سرانجام خوبی رساندند و امروز ذخایر بسیار خوبی در این مجموعه فراهم شده است. وظیفه تشکر از این افراد بر عهده همه ماست؛ اما یک تشکر عملی هم لازم است که عبارت است از ادامه‌دادن همان راه و همان رویه‌­های حکیمانه و عالمانه‌­ای که وجود داشته‌اند؛ انشاالله که ما هم توفیق ادامه این روند را داشته باشیم.

از جناب آقای دکتر زلفی­‌گل وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری هم تشکر می‌­کنم که به این بنده ناچیز اعتماد کردند و این مسئولیت سترگ و بزرگ را بر دوش بنده گذاشتند. امیدوارم که توانایی پاسخ درخور به این اعتماد را داشته باشم و بتوانم به درستی انجام وظیفه کنم. به عنوان یک دانش­‌پژوه حکمت و فلسفه و به عنوان یک دوست‌دار علوم انسانی وظیفه خود می‌دانم که از جناب آقای دکتر زلفی‌گل و تیم همراهشان تشکر ویژه کنم. همچنین از آقای دکتر صالحی، آقای دکتر هراتی و بقیه مسئولین وزارت علوم. می‌دانیم که چند کار بزرگ در این ماه‌های آغازین کار وزارت علوم انجام شده که از منظر جامعه علمی، به خصوص در حوزه علوم انسانی، باید قدر آن‌ها را بدانیم و از این حرکت بزرگ و بی‌نظیری که آغاز شده، حمایت کنیم تا انشاءالله به سرانجام مبارکی برسد.

در این مدت تاسیس یک اتاق فکر تحول در علوم انسانی برای اولین بار در وزارت علوم شکل گرفت. اغلب فرهیختگان و صاحب‌نظران حوزه علوم انسانی و معتقدان به تحول در علوم انسانی، عضو این اتاق فکر شدند و به صورت دو هفته یک‌بار، جلسات مستمر جدی و مهمی در این رابطه تشکیل می‌شود. همچنین کار مهم دیگری که توسط وزیر محترم علوم انجام شد، این است که ایشان قائم مقامی در حوزه علوم انسانی تعیین کردند که این هم در طول تاریخ وزارت علوم بی‌سابقه است. واقعیت این است که ما اصحاب علوم انسانی معمولا نسبت به عملکرد وزرای علوم نگران و دغدغه‌مند بودیم. همچنین می‌دانیم که تنها در یک دوره 9 ماهه در اول انقلاب بود که وزیر علوم مربوطه، در علوم انسانی تخصص داشت و از آن زمان تا به امروز هیچ وزیری که متخصص علوم انسانی باشد، بر سر کار نیامده. اما آقای دکتر زلفی گل که تخصص‌شان در حوزه شیمی است، الحمدلله با این مدیریت و دغدغه‌ای که دارند، نشان دادند که در مورد یک تحول عمیقی که باید در علوم انسانی شکل بگیرد، احساس نیاز می‌کنند. از همین روی یک قائم مقام برای اولین بار در علوم انسانی تعیین کرده‌اند و فرد شایسته و کاردانی، به نام آقای دکتر هراتی، برای این مسئولیت انتخاب شده‌اند که ما نیز، هم به عنوان موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و هم به عنوان شخصیت حقیقی‌مان، در خدمت ایشان هستیم تا ان‌شاءالله این اهدافی که مد نظرشان است، به ثمر برسد.

آقای دکتر زلفی گل عنایت ویژه‌ای نیز به تحول در علوم انسانی دارند که این هم قابل قدردانی است و باید همه ما از آن حمایت کنیم. شما اگر ملاحظه کنید، در احکام روسای دانشگاه‌­ها، ایشان اعلام کرده‌اند که مساله تحول در علوم انسانی از خطوط اصلی اهداف و برنامه‌های مدنظر وزارت علوم است. امیدواریم که با نظارت مستقیم این مطالبه هم ادامه پیدا کند و شاهد یک تحول عظیم در حوزه علوم انسانی باشیم. اما باید دانست که بنیان و اساس تحول ماندگار، اصیل و هدفمند در همه علوم، چه علوم طبیعی و چه علوم انسانی، فلسفه و حکمت است. همان طور که آقای دکتر اعوانی فرمودند، فلسفه مادر علوم است و این حرف شعار نیست. این سخن یک حقیقت است و فلسفه و حکمت، اعم از هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی، منطق و روش‌شناسی، به مثابه زمینی است که ساختمان باقی علوم در آن ساخته می‌شود. ساختمان علوم طبیعی بر بنیان طبیعت شناسی شکل می­‌گیرد که این هم کار فلسفه است و ساختمان علوم انسانی بر بنیان انسان‌شناسی پی‌ریزی می‌شود که باز هم کار فلسفه است.

لذا هرگونه تحولی در علوم انسانی، اگر می‌­خواهد بنیادین، اصیل و جدی باشد، متوقف بر توجه ویژه به فلسفه و حکمت است. حکمرانی چه در عرصه علم چه در عرصه اقتصاد چه در عرصه فرهنگ و سیاست و سایر حوزه‌های زیست اجتماعی، اگر فیلسوفانه و حکیمانه نباشد، یعنی اگر بر بنیان‌های فلسفه و حکمت پی‌ریزی نشود، نمی‌تواند یک حکمرانی فضیلت‌آفرین و سعادت‌بخش دانسته شود. اگر عقلانیت و تفکر نقاد و اندیشه خلاق بر جمع کثیری از افراد جامعه حکمفرما نباشد، ما با جامعه‌ای جاهله یا فاسقه (به تعبیر ابونصری این دو مفهوم) مواجه خواهیم شد. یعنی با یک جامعه‌ای روبرو خواهیم شد که یا سعادت و فضیلت را نمی‌شناسد و یا اینکه اگر بشناسد، نمی‌تواند به آن‌ها عمل کند؛ یعنی اراده معطوف به عمل فضیلت‌مدارانه و فضیلت‌محورانه را نخواهد داشت. اگر بر اساس حکمت و فلسفه جلو نرویم، اگر بر اساس سعادت‌شناسی و فضیلت‌شناسی اصیل حرکت نکنیم، در حقیقت با مدینه‌ای مواجه خواهیم شد که مدینه فاسقه یا جاهله خواهد بود و این یعنی نابودی و اضمحلال یک جامعه و تمدن.

شکل‌دهی به یک مدینه اخلاقی، انسانی و فاضله، مبتنی بر اصالت‌دادن به حکمت نظری و حکمت عملی در همه عرصه‌های حکمرانی است. فلسفه وجودی این موسسه، بسترسازی برای توسعه علمی، فرهنگی و اجتماعی حکمت و فلسفه است. بنابراین تقویت این موسسه، نه تنها به تقویت بنیان‌های معرفتی علوم طبیعی و علوم انسانی منجر خواهد شد، بلکه در نهایت به تقویت بنیان­‌های سبک زندگی فضیلت‌جویانه و تعالی‌خواهانه و شکل‌گیری نوعی حکمرانی حکمت‌بنیان کمک خواهد کرد. افزون بر این، موسسه حکمت و فلسفه ایران نه تنها از مکتب فلسفی تهران نمایندگی می‌کند، بلکه خود را نماینده و متصدی حکمت و فلسفه ایران و اسلام نیز می‌داند. این موسسه نباید منحصر به مکتب فلسفی تهران بشود. احیا و نشر آثار فلسفی ایرانی و اسلامی و معرفی آن‌ها به جهانیان از کارهای این موسسه بوده و هست.

به جرات می‌توان گفت که موسسه حکمت و فلسفه ایران ظرفیتی کم‌نظیر در میان سایر مراکز پژوهشی کشور در علوم انسانی، در ارتباطات بین المللی و تبادلات علمی دارد. تجربه بیش از 47 ساله این موسسه در این زمینه گویاست و موسسات دیگر اگر بخواهند به وضعیت کنونی این موسسه برسند، سالیان سال باید برایشان هزینه شود. برای بسیاری از آشنایان فلسفه ایران و اسلام، این موسسه جایگاهی محوری و الهام‌بخش دارد. تقویت این موسسه و این جایگاه و ابعاد بین المللی حکمت و فلسفه اسلام و ایران، آن گونه که در اهداف و برنامه‌های آقای دکتر زلفی‌گل و آقای دکتر صالحی معاون محترم پژوهش هست، در این موسسه در حوزه فلسفه و حکمت نه تنها شدنی است بلکه قابل جهش نیز هست. در عین حال، ما برای عملی کردن بندهای مختلف اساسنامه حکیمانه این موسسه نیازمند توجه جدی از سوی وزیر علوم، معاون محترم پژوهشی ایشان و قائم مقام محترم وزارت در علوم انسانی هستیم.

ما در همین مدت کوتاه خدمت‌گزاری در این مجموعه، افزون بر نشریه جاودان خرد که در صدر نشریات فلسفی کشور می‌درخشد، اقدام به راه‌اندازی دو نشریه دیگر کردیم که الان در صف اجازه نشر در وزارت ارشاد هستند؛ مجلاتی با محوریت فلسفه علمی و تحول علوم انسانی. تاسیس این دو مجله برای رفع دو خلاء بزرگ مطالعات فلسفی، بر اساس بنیان­‌های فلسفی گام دوم انقلاب، در دستور کار قرار گرفته؛ یعنی بنیان‌های فلسفی فردسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی. امروز ما اگر می‌خواهیم که در علوم انسانی تحولی بنیادین، اساسی، عالمانه و حکیمانه صورت بگیرد، حتما باید بر بنیان‌های فلسفی تکیه کنیم؛ در غیر این صورت با تغییرات و تحولات مقطعی و لرزان در این حوزه مواجه خواهیم شد.

علاوه بر این، ما در صدد راه‌اندازی دو گروه پژوهشی با همین عناوین نیز هستیم که انشاء الله اگر مراحل قانونی آن به خوبی طی شود و وزارت محترم علوم همراهی لازم را به عمل آورد، به نتیجه خواهد رسید. در مجموع، توسعه این موسسه، از یک موسسه پژوهشی و یک پژوهشکده به یک پژوهشگاه قوی و غنی فلسفه و حکمت در دستور کار قرار دارد. کشور ما از زمان قبل از اسلام مرکز حکمت بوده و امروز نیز پرچمدار حکمت و فلسفه در دنیا، ایران است. در همه جای دنیا حکمت و فلسفه اسلام را با تشیع می‌­شناسند؛ در حالی که تنها مرکز فلسفه و حکمت کشور موسسه‌ای با حدود 30 عضو هیئت علمی است (هرچند که اعضای این موسسه بسیار بیشتر از تعدادشان کارکرد داشته‌اند). در این موسسه فعالیت‌­های علمی افتخارآمیزی صورت گرفته، اما جا دارد که این کارها متمرکز شوند و مطالبه بحث تحول علوم انسانی یکی از ریشه‌­های تحول تولید فلسفه‌­های مضاف به علوم است؛ چه علوم طبیعی چه علوم انسانی و کجا بهتر از این موسسه که متکفل این وظیفه سترگ باشد.

در همه رشته‌های علوم انسانی و علوم طبیعی این موسسه می­‌تواند، برای تدوین فلسفه‌های مضاف این رشته‌ها، نمایندگی کند وظیفه خودش را در این رشته‌­ها انجام بدهد. توسعه حکمت و فلسفه ایران و اسلام و امتدادبخشی به فلسفه و حکمت که مطالبه چندین و چند ساله مقام معظم رهبری از جامعه علمی و نخبگانی و فلسفی کشور است، از مواردی است که موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران می‌تواند در آن گام‌هایی بردارد. این ظرفیت در موسسه وجود دارد و من یک اراده جهادی برای عمل و حرکت را در این عرصه احساس می‌کنم. امیدوارم حمایت­‌های زیرساختی و روساختی صورت بگیرد تا ما بتونیم به طور جدی به حرکت مجموعه ادامه دهیم».

تکریم و معارفه

غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان علوم 

دکتر غلامعلی حداد عادل سخنران بعدی این مراسم با درخواست دکتر شریفی به جایگاه آمد و با ذکر خاطراتی از تاسیس این موسسه، به طرح مبحثی درباره تمایزهای علم و فلسفه و نیز لزوم رشد توامان این دو پرداخت. وی در ادامه توضیحاتی درباره معنای اسلامی‌سازی فلسفه ارائه کرد و گفت: در این عرصه اسلامی سازی یعنی باز کردن فضای استدلال و ایجاد بستری برای طرح تفکرات مختلف.

متن کامل سخنرانی دکتر حداد عادل به قرار زیر است: 

«سلام عرض می‌کنم خدمت استادان محترم، وزیر محترم علوم جناب آقای دکتر زلفی‌گل، رییس تا امروز و رییس از امروز به بعد این موسسه آقای دکتر زکیانی و آقای دکتر شریفی و همچنین تشکر می‌کنم از لطفی که به بنده روا داشتند. من به احترام علم و حکمت و اساتیدی که در این‌جا بودند، وظیفه داشتم که در این جلسه تکریم و معارفه حضور پیدا کنم. بنده از 15 بهمن 1397 که به لطف دانشگاه تهران بازنشانده شده‌ام، دیگر در محافل فلسفی حضور جدی نداشته‌ام و امروز دوباره خودم را در این حال و هوا می‌بینم و خوشحالم که مجددا با دوستانی همچون آقای دکتر اعوانی و آقای دکتر پازوکی ملاقات می‌کنم.

در یکی از روزهای سال 1353، بنده و آقای دکتر پورجوادی در دانشگاه صنعتی شریف مربی علوم انسانی بودیم و آقای دکتر نصر نیز رییس دانشگاه بودند. آقای دکتر نصر یک روز ما را خواستند و گفتند که من اخیرا نظر مقامات بالای کشور را جلب کرده‌ام و تصمیم دارم که موسسه‌ای برای حکمت اسلامی دایر کنم که اسمش انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران باشد. من که میانه‌ای با شاهنشاهی نداشتم و از زندان هم بیرون آمده بودم، از همان ابتدای کار تصمیم گرفتم که حضور جدی و فعالیتی در این موسسه نداشته باشم؛ اما به خاطر تاسیس موسسه‌ای که استادان و حکما در آن به کار فلسفی مشغول باشند، خوشحال بودم و یک بار هم به مدت چند جلسه در درس مرحوم آقای دکتر مهدی حائری در همین اتاق شرکت کردم که فلسفه تطبیقی و فلسفه کانت تدریس می‌کردند.

بگذریم از این‌که در عالم سیاست، در این چهل و سه سال، هر کسی می‌خواهد با من تسویه حساب کند، فورا مرا به جاهای مختلفی از جمله این‌جا در زمان قبل از انقلاب منسوب می‌کند. این از لوازم عالم سیاست است و ربطی به عالم حکمت ندارد. اما پس از انقلاب، چراغ این موسسه روشن بوده، کارهای زیادی صورت گرفته و آقای دکتر اعوانی زحمات زیادی کشیده‌اند. مایلم یادی بکنم از جلسات پنجشنبه بعد از ظهرهایی که در سال‌های هفتاد به بعد در این‌جا دایر بود و یک محفل معنوی و حکمی برای دور هم جمع شدن اصحاب حکمت بود و بنده نیز توفیق داشتم که دو سه نوبت در این‌جا سخنرانی کنم؛ اما بیشتر توفیق استفاده کردن از سخنرانی‌های دیگران را پیدا کردم. یادم می‌آید که بزرگداشتی هم برای آقا علی مدرس زنوزی گرفتند و جالب این بود که دختر آقا علی هم در این مراسم حضور پیدا کرد.

اما چند جمله فلسفی هم خدمت‌تان عرض کنم. فرق بین علم و فناوری با فلسفه در این است که علم به آثار موجودات علاقه دارد و می‌خواهد آن آثار را به استخدام خود درآورد و از آن‌ها استفاده عملی کند؛ اما فلسفه به مبانی و مبادی بازمی‌گردد. کسی که سوار دوچرخه است، می‌خواهد از دوچرخه استفاده عملی کند و اگر بخواهد به چیستی و چگونگی ساخته شدنش فکر کند، نمی‌تواند اصلا سوار دوچرخه شود. همان‌طور که راننده خودرو سرعت و حرکت برایش موضوعیت دارد و کاری به این‌که خودرو چگونه ساخته شده است،‌ ندارد. چگونه ساخته شدن خودرو باید توسط دانش دیگری مورد بحث قرار گیرد. در علوم، مثلا فیزیک، بحث درباره آثار ماده مطرح می‌شود؛ اما فیزیکدان از خودش درباره چیستی ماده سوالی نمی‌پرسد. فیلسوف کسی است که سوال «ماده چیست؟» را مطرح می‌کند. این بارکلی است که می‌پرسد «آیا اصلا ماده وجود دارد یا نه؟»؛ در حالی که برای فیزیک‌دان وجود ماده مسلم است و او حرکت خودش را با مسلم گرفتن وجود ماده آغاز می‌کند.

اما نگاه فلسفی نگاهی نفوذکننده رو به مبنا و مبادی است. مثلا خنده امری عادی است، اما فقط برگسون است که می‌پرسد «خنده چیست؟» و کتابی می‌نویسد که حاوی بحث فلسفی درباره خنده است. تمام این‌ها به وجود برمی‌گردد و فیلسوف درباره آثار وجود بحث می‌کند. در هر جایی که این نگاه نباشد، پیشرفت مربوط به استفاده عملی هم رونق نمی‌گیرد. در اروپا هم هر دو نگاه وجود دارد؛ یعنی هم استفاده عملی، فنی، علمی و فناورانه و هم سوال از مبدا، مبنا، وجود و نگاه فلسفی. ما در کشورمان باید هر نگاه را داشته باشیم و کشورمان در این نگاه حکمی سابقه و سنت دارد.

مطلب دیگری که مایلم عرض کنم به مسئولیت من در شورای تحول علوم انسانی ربط دارد. یکی از وظایف این شورا و شاید مهم‌ترین آن‌ها اسلامی کردن علوم انسانی است، اما این اسلامی کردن معنای واحدی ندارد. ما در آموزش زبان خارجی هم وظیفه اسلامی کردن داریم، در جامعه شناسی، تاریخ، حقوق، فلسفه و علوم دیگر نیز چنین وظیفه‌ای داریم. اسلامی کردن در هر رشته‌ای معنایی دارد. اسلامی کردن در فلسفه یعنی این‌که اجازه بدهید هر متفکری فکر کند، استدلال بیاورد و حرفش را بزند. این کار در حوزه حکمت واجب است و هر کس غیر از این عمل کند، اصلا معنای حکمت و فلسفه را نفهمیده.

فرض کنید کسی بخواهد زبان خارجی یاد بگیرد. در این مورد، گاهی در برخی کتب فرهنگی چیزهایی می‌آید که خلاف اسلام است و ما به عنوان یک کشور اسلامی، لازم نیست کتاب از خارج بیاوریم و سبک زندگی غیراسلامی و غیراخلاقی رایج در غرب را در دانشگا‌ه‌هایمان درس بدهیم. در فلسفه اما، معنای اسلامی کردن این نیست که اگر کسی خواست با استدلال حرفی بر خلاف اعتقادات ما بزند، بگوییم که حرف نزن. اسلامی کردن در این‌جا یعنی این‌که اجازه بدهیم فکر مطرح بشود. قرآن، سیره ائمه و سیره استادان ما چنین چیزی را تایید می‌کند. مثلا بنده زمانی خدمت استاد مطهری بودم و ایشان به من می‌گفتند: «دعوای من با فلانی بر سر این است که در دانشکده تبلیغ سیاسی می‌کند؛ من می‌گویم بیا با هم بحث فلسفی کنیم». ایشان هرگز نمی‌گفت که فلانی چون مارکسیست است، حق حرف زدن ندارد؛ بلکه می‌گفت این حرف را باید در جای خودش بزند. جای این مباحث هم فضاهای حکمی است. تبلیغات سیاسی نکنند و حکمت را هم به اهلش بسپرند؛ اما مهم است که حرف زده شود.

ما مدعی هستیم که اسلام بر پایه عقل است و نمی‌توانیم به نام اسلام از فعالیت عقلی جلوگیری کنیم. مطمئن باشید که وقتی یک فضای آزادانه طبیعی به وجود بیاید، نتیجه به سود معنویت و حکمت خواهد بود. مولانا عبارتی در فیه ما فیه دارد که می‌گوید: «بر اندیشه گرفت نیست و درون عالم آزادیست». انسان فکر می‌کند و باید بحث ایجاد شود؛ در حالی که ممکن است یک نفر بگوید که خدا هست و دیگری بگوید که خدا نیست... . 

ان‌شاءالله که این سیره در این‌جا نیز، با اعتبار دادن به حکمت و فلسفه اسلامی، وجود داشته باشد. البته از آن طرف هم عده‌ای هستند که می‌گویند همه چیز گفته شود، بجز فلسفه اسلامی. اما امیدواریم که فضا فضای تفکر باشد و «قل هاتو برهانکم ان کنتم صادقین»».

تکریم و معارفه

محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری 

دکتر زلفی گل پیش از سخنرانی، ضمن تشکر و قددارنی از زحمات دکتر زکیانی، حکم ریاست دکتر شریفی را تقدیم ایشان کردند.

تکریم و معارفه

(از راست به چپ): پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزیر علوم؛ غلامرضا زکیانی رئیس پیشین موسسه؛ محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم؛ احمدحسین شریفی رئیس موسسه؛ غلامرضا اعوانی، استاد پیشکسوت و رئیس پیشین موسسه، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان علوم


تکریم و معارفه

(از راست به چپ): پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزیر علوم؛ غلامرضا زکیانی رئیس پیشین موسسه؛ محمدعلی زلفی گل، وزیر علوم؛ غلامرضا اعوانی، استاد پیشکسوت و رئیس پیشین موسسه، غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان علوم؛ احمدحسین شریفی رئیس موسسه 

پس از اعطای احکام تقدیر و ریاست روسای قبلی و جدید موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، آخرین سخنران این مراسم وزیر علوم، تحقیقات و فناوری بود. دکتر محمد علی زلفی‌گل، ضمن آرزوی پایان یافتن کرونا و حضور دوباره دانشجویان در دانشگاه‌ها، برای همکاری با مدیران موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و حمایت از این مجموعه نیز اعلام آمادگی کرد. دکتر زلفی‌گل در ادامه به بیان تمایز تولید علم و ترویج علم پرداخت و اظهار داشت که با وجود اهمیت تولید علم، ترویج علم نیز باید در دستور کار قرار گیرد و امید می‌رود که فعالان موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به عمومی‌سازی حکمت و ترویج آن برای مردم غیر دانشگاهی نیز اهتمام ورزند. وزیر علوم همچنین در سخنان خود نسبت به تولید فناوری نرم در موسساتی از این دست تاکید کرد و ضمن تقدیر از دکتر زکیانی، برای دکتر شریفی آرزوی موفقیت نمود.

متن کامل سخنرانی دکتر زلفی‌گل به قرار زیر است: 

«عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت اساتید، فیلسوفان، حکیمان و پیشکسوتان عرصه علمی کشورمان. با کسب اجازه از محضر اساتید پیشکسوت و روحانیون معزز، دقایقی را مصدع اوقات شما عزیزان خواهم شد. قبل از بیان هر مطلبی، دهه مبارک فجر را تبریک عرض می‌کنم و یاد و خاطره شهدا و امام شهدا را گرامی می‌دارم؛ همه شهدای عزیزی که با اهدای خون گرانبهای‌شان باعث پیروزی انقلاب اسلامی شدند، شهدای عزیزی که در دوران دفاع مقدس جان عزیز خود را در طبق اخلاص گذاشتند و از کیان و ناموس‌شان دفاع کردند و نیز شهدای عرصه سلامت که این روزها جهادگرانه از سلامت هم‌میهنانمان دفاع می‌کنند. از خداوند بزرگ عاجزانه و مخلصانه می‌خواهم که هرچه زودتر شر این ویروس منحوس را کم کند و مجددا شور و شعف را به جوامع انسانی، به ویژه جوامع علمی، برگرداند. انشاء الله که هرچه زودتر شاهد حضور پرشور و نشاط دانشجویان عزیزمان در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها باشیم، زیرا دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها بدون حضور دانشجویان معنا و مفهومی ندارند و این دانشجویان هستند که مثل روحی در کالبد، حیات و نشاط را به موسسات علمی می‌بخشند.

بسیار خوشحالم که در این فضای معنوی و علمی حضور دارم و وظیفه خودم می‌دانم که از استاد عزیز آقای دکتر زکیانی تشکر ویژه بکنم؛ به خاطر این‌که عمر عزیزشان را صرف علم و دانش و پژوهش کرده و سال‌ها مدیریت و خدمات‌رساندن به جامعه علمی کشور را در این موسسه پیگیری کردند. شک نداشته باشیم که انسان‌هایی که عمر عزیزشان را صرف خدمت به بندگان خدا می‌کنند، خداوند بزرگ به عمر و سلامتی ایشان حتما برکت می‌دهد و خوشا به حال این افراد. همچنین به استاد عزیز، جناب آقای دکتر شریفی، هم تبریک عرض می‌کنم و برای ایشان آرزوی موفقیت دارم. از این‌که موافقت کردند تا با تیم ما همکاری کنند، بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که موفق و موید باشند.

واقعیت این است که تا چشم به هم بزنیم، عمر این مسئولیت‌ها و عمر انسان تمام می‌شود و خوشا به حال کسانی که وقتی به گذشته خودشان برمی‌گردند و به عمری که گذرانده‌اند نگاه می‌کنند، احساس رضایت قلبی دارند و خدای بزرگ را شکر می‌کنند که توانسته‌اند از عمرشان در حد توان استفاده کنند و اثربخش باشند. اما یکی از گروه‌هایی که نقش‌شان در دنیا بسیار سازنده است، دانشمندان و اندیشمندان و متفکران و فیلسوفان و حکیمان هستند. این‌ها کسانی هستند که چراغ هدایت جامعه هستند و جامعه را هدایت می‌کنند. الگوی جامعه و نسل جوان محسوب می‌شوند و به همین دلیل است دانشمندان و حکیمان و فیلسوفان، وقتی به گذشته خود بازمی‌گردند، حتما احساس رضایت قلبی دارند؛ چرا که نتیجه زحمات ایشان تبدیل شده به رشد علمی، ترویج علم، تربیت دانشجویان و دانش آموختگانی که هریک از آن‌ها می‌توانند اثرگذار باشند. وقتی شما یک دانشجوی خوب را تربیت می‌کنید، یک عضو هیئت علمی، یک دانشمند، یک فیلسوف، یک حکیم را تحویل جامعه می‌دهید و این نسل به نسل و به شکل زنجیروار ادامه پیدا می‌کند و از آثار ماتاخر ارزشمندی محسوب می‌شود که برای یک دانشمند و فیلسوف و حکیم وجود دارد. به همین دلیل، یکی از اقشاری که از عمرشان استفاده بهینه می‌کنند و حسرت عمر از دست رفته را نخواهند داشت، انسان‌های عالم و عاقل هستند.

این فضا یک فضایی است که، در تولید و ترویج علم، هم نقش بین‌المللی داشته هم نقش ملی. من پیش از این نام برخی اساتید بزرگوار را شنیده بودم و با برخی اساتید دیگر مثل جناب آقای دکتر اعوانی نیز ما بارها در جلسات مختلف بنیاد بوعلی سینا حضور داشتیم و بالاخره این سعادت را داشتم که از وجود این عزیزان بهره ببرم. به هر حال، هر کدام از شما عزیزان نقش بسیار موثری در پیشبرد اهداف علمی نظام مقدس جمهوری اسلامی داشته‌اید که من از همه شما بزرگواران تقدیر می‌کنم. شک نداشته باشید که در این دوره هم ما خادم شما عزیزان هستیم و هر کمکی که از دستمان بربیاید، در راستای توسعه این موسسه، انجام خواهیم داد. انشاء الله که با طرح‌هایی که آقای دکتر شریفی ارائه می‌کنند، ما هم سعی می‌کنیم که حمایت و پیگیری کنیم. در این موارد اگر نیاز باشد، تلاش خواهیم کرد تا مصوبه مراکز بالادستی، مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، را بگیریم؛ اگر هم لازم باشد موارد را در شورای گسترش آموزش عالی پیگیری کنیم. البته طبیعی است که هر ارتقایی باید استاندارهای لازم را داشته باشد؛ چه استانداردهای فضای آموزشی چه استانداردهای منابع انسانی و چه استانداردهای منابع مادی. طبیعی است که سعی می‌کنیم این استانداردها ایجاد شوند یا بهبود یابند تا انشاء الله این موسسه بتواند مسیر رشد طبیعیش را طی کند.

همانگونه که استحضار دارید، دانایی به شکل آسانسوری و سزارینی محقق نمی‌شود؛ مسیر دانایی پلکانی و تدریجی است. یکی از مراکز و موسساتی که می‌تواند به رشد دانایی جامعه ما کمک کند، همین موسسه است. انتظار ما این است که موسسه فقط در زمینه تولید علم فعال نباشد، بلکه در زمینه ترویج علم هم باید فعال بود؛ یعنی این‌که تلاش شود تا با مقالات علمی  ترویجی و کتاب‌های ساده، این فلسفه و حکمت را با زبان ساده معرفی کنید. اگر این اتفاق رخ بدهد، فلسفه و حکمت طالبان خاص خودش را خواهد داشت. هرچقدر تلاش کنیم رشته خودمان را به صورت عمومی به جامعه معرفی کنیم تا دانش جامعه نسبت به تخصص و رشته ما افزایش پیدا کند، به این وسیله سرمایه اجتماعی رشته خود را ارتقا می‌دهیم و بستر لازم برای جذب استعداهای برتر برای ادامه تحصیل در آن تخصص به وجود می‌آید.

یکی از وظایف هر رشته علمی این است که تلاش کند تا با ترویج علم، عمومی‌سازی آن رشته علمی را انجام دهد. خواهش من این است که این را نیز در دستور کار قرار بدهید. یکی از ایرادهای قوانین و مقررات ما (از جمله آیین‌نامه ترفیع و...) این است که ما بیشتر به بحث تولید علم توجه می‌کنیم. اگرچه تولید علم هم بسیار ارزشمند است، اما باید بدانیم که ترویج علم و عمومی‌سازی علم هم جزو وظایف دانشمندان است. از همین روی، در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یک سری مجلات علمی  ترویجی داریم. اهمیت مجلات علمی - ترویجی نباید از اهمیت مجلات علمی - پژوهشی کمتر باشد؛ زیرا این هم یک هنر است که شما بتوانید رشته، علم و تخصص خود را به زبان عمومی تبدیل کنید تا جامعه بفهمد. برای خود من جالب بود که عمیقا متوجه بشوم فلسفه و حکمت چیست و استاد عزیزمان جناب آقای دکتر حداد عادل تشریف آورده‌اند و با مصداق و مثال‌ها بیان کردند. لازم است همین کار را برای عموم جامعه نیز انجام بدهیم.

اما انسان دانا با انسان حکیم چه فرقی دارد؟ تا جایی که من اطلاع دارم، به کسی که هم علم داشته باشد و هم عقل، دانا می‌گویند و کسی عالم است که وقتی با یک بحران مواجه می‌شود، بتواند مشکل را حل کند. وقتی ما بیمار می‌شویم، به پزشک مراجعه می‌کنیم؛ زیرا او علم مداوا کردن ما را دارد. به همین ترتیب وقتی ماشین‌مان خراب شود به یک مکانیک مراجعه می‌کنیم تا مشکل ایجاد شده را حل کند. علم  نوآوری می‌کند و چیز جدید خلق می‌کند؛ اما عقل متوجه پیشگیری است. عقل یعنی این‌که طوری برنامه‌ریزی و زندگی کنیم که برای ما مشکلی پیش نیاید. هرکسی که هم عقل و علم داشته باشد، دانا لقب می‌گیرد.

اما به چه کسی حکیم می‌گویند؟ من فکر می‌کنم حکیم کسی است که باید علاوه بر علم و عقل، چیزهای دیگری هم داشته باشد؛ مثلا منطقش هم قوی باشد. یکی از ویژگی‌های حکیم این است که کار عبث انجام نمی‌دهد. بالاخره لازم است که این مفاهیم و این رشته‌ها به زبان ساده بیان بشود تا مردم و جامعه ما این‌ها را متوجه شوند. من امیدوارم که یکی از کارهایی که شما فیلسوفان عزیز و حکیمان عزیز انجام می‌دهید، این باشد که در عمومی‌سازی دانش خودمان هم گام برداریم. در همین راستا، ما اتاق‌های فکری در وزارت علوم تشکیل دادیم که البته مقام معظم رهبری تذکر دادند که به جای اتاق فکر، هیئت‌های اندیشه‌ورز به کار ببرید. شعاری که ما در این هیئت‌ها دادیم، این بود که «فکر از حکیمان، اجرا از حاکمان». یعنی یکی از کارکردهای این موسسات این است که شما اساتید عزیز فکر و اندیشه ایجاد کنید و راهکار ارائه کنید و حاکمان فکر شما را عملیاتی کنند تا منجر به رشد جامعه شود.

اساسا ارزش پژوهشکده‌ها به این است که راهکارها و شیوه‌ها و اندیشه‌های جدید ایجاد کنند تا مسئولان و مدیران بیان اندیشه‌ها و حکمت‌های شما را به شیوه‌های عملیاتی تبدیل کنند و حاصل این کار نقش خود را در زندگی روزمره مردم نشان بدهد. یکی از نکات دیگری که مهم است و از رشته‌های علوم انسانی انتظار داریم، این است که در توسعه فناوری نرم ما را کمک کنید. فناوری نرم بیشتر مختص رشته‌های علوم انسانی است؛ در حالی که فناوری سخت بیشتر به رشته‌های علوم طبیعی مربوط می‌شود. به هر حال، ما می‌دانیم که حکمت و فلسفه بال‌های پرواز اندیشه هستند؛ یعنی در حقیقت باقی علوم بر بستر حکمت و فلسفه باید قرار بگیرند و توسعه پیدا کنند. آقای دکتر شریفی فرمودند که حکمت و فلسفه زمینی هستند که علوم دیگر در آن‌جا بنیاد می‌شوند؛ اما من می‌خواهم بگویم که حکمت و فلسفه فراتر از این هستند.

حکمت و فلسفه بال‌های پروازی برای علوم هستند که باعث می‌شوند علوم آسمانی شوند و از زمین فراتر بروند. به همین دلیل من فکر می‌کنم که این پژوهشگاه می‌تواند در رشد اندیشه و فکر جامعه ما نقش کلیدی داشته باشد. بنده به عنوان یک شهروند انتظار دارم در عمومی‌سازی دانش و فلسفه و حکمت کمک کنید؛ انشاالله که اتفاقات خوبی برای کشورمان بیفتد. در پایان مجددا از جناب آقای دکتر زکیانی تشکر می‌کنم و به ایشان خسته نباشید و خداقوت عرض می‌کنم. برای آقای دکتر شریفی هم آرزوی توفیق و عزت و سلامت دارم. انشاء الله خداوند کمک کند تا هرچه بیشتر موفق باشند.

یکی از رموز موفقیت هر مدیری این است که باید تلاش کند تا وابستگی وابستگی سازمانی نیروهایش افزایش یابد؛ مثلا یک عضو هیئت علمی وقتی می‌خواهد وارد موسسه و دانشگاه شود، با عشق وارد شود و این خودش نیاز به یک سبک مدیریتی خاص دارد. روابط عمومی بالا، خوش‌قلبی، انصاف، عدالت، تلاش و مردم‌داری لازم است. انشاء الله که همه ما این موارد را سرلوحه کارمان قرار بدهیم و در نهایت هم باعث فزایش سرمایه‌های اجتماعی نظام شود. یک مدیر اگر خوب، جهادی، صادقانه و مردمی عمل کند، اعضای هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان او رو قبول خواهند داشت و این نفوذ پیدا می‌کند به خانواده‌ها و بدین ترتیب سرمایه اجتماعی نظام ما افزایش پیدا می‌کند. هم اکنون در آغاز دهه فجر قرار داریم و باید تلاش کنیم تا همان سرمایه اجتماعی مهمی که اول انقلاب داشتیم را نه تنها حفظ کنیم، بلکه ارتقا بدهیم. وقتی مسئول می‌شویم، نباید جوری رفتار کنیم که باعث ریزش شود؛ بلکه باید برای جذب حداکثری تلاش کنیم».

بعد از پایان آئین، مهمانان، اساتید، کارمندان و روسای پیشین و جدید موسسه عکسی دسته‌جمعی به رسم یادبود گرفتند. 

تکریم و معارفه


۱۳ بهمن ۱۴۰۰
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.