قاسم کاکایی در سومین نشست حسینیه حکمت که به مناسبت دهه محرم برگزار شد سخنرانی کردند. ایشان در این سخنرانی به طرح بحثی درباره روایت عارفان درباره واقعه عاشور پرداختند.
به گزارش روابط عمومی و امور بینالملل مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، قاسم کاکایی در این نشست، اساسِ صحبتهای خود را بر محور جهاد در عاشورا قرار دادند و عنوان داشتند که جهاد یکی از فروع دین است که به تقابل و مبارزه با دشمنانِ اسلام برمیگردد. بنابراین، کسی که به جهاد میپردازد، نه از سر اجبار بلکه با انتخابِ شخصی خود است که شهادت و فانی شدن در راهِ خدا را برمیگزیند. در نظرِ این مؤمنِ جهادگر، جهاد یک عملِ عبادی بوده و بر باطن انسان اثر میگذارد، مثل نماز و روزه که روی درون افراد کار میکند، در نتیجه جهاد نیز نوعی سلوک است.
ایشان ضمنِ اشاره به تقسیم جهاد به جهاد اکبر و جهاد اصغر، اوجِ امکانِ جهاد را جهادِ با نفس دانستند که در امام حسین علیه السلام و خاندان پاکش، در صحرای کربلا و روز عاشورا، به تجلّی و تحقّق میپیوندد. نویسندۀ کتابِ «گلبانگ سربلندی»، افزودند که جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را نه برای همه انسانها و نه حتی برای تمامی اولیاء بلکه تنها برای اولیای خاصّ خود گشوده است. لذا میبینیم که خداوند بابی را بر امام حسین (ع) باز کرد که سرش برای همیشه بر نیزۀ گلبانگِ سربلندى برافراشته است.
استاد کاکایی، که از روایتِ عارفان و عاشقان و شاعرانِ بزرگی چون مولانا از واقعۀ عاشورا و شأن و شخصیت حضرت امام حسین سخن میراند، افزود: مولانا در مثنوی، عزاداران حسینی را که به راه و رسم امام حسین وفادار نیستند نقد میکند و در اشعارش میگوید که اگر شما حرف حسین را نمیدانید و نمیفهمید، برخود عزاداری کنید نه بر امام حسین! پس عزا بر خود کنید ای خفتگان/ زانکه بد مرگیست این خواب گران.
ایشان در پایان، به اهمّیت و ارزش عزاداری و گریستن بر مصیبتِ کربلا، پرداخته و خاطرنشان کردند که در کتاب «گلبانگ سربلندی»، ده درجۀ اشک برای امام حسین علیه السلام را شرح دادهاند. بنابراین گریه برای امام حسین و اصحابش خوب و ثواب است و کسی که اشک را نمیشناسد، به قول مولانا، نمرده از جانب من بر او نماز کنید.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به این لینک، فایل تصویری این سخنرانی را مشاهده کنند.