حجتالاسلام والمسلمین رضا درگاهیفر عضو هسته پژوهشی علوم شناختی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در همایش «بنیادهای فلسفی علوم انسانی و اجتماعی؛ مبانی انسانشناختی» بیان کرد: علوم اجتماعی امروز نباید از استفاده از دستاوردهای علوم شناختی غافل شود چراکه مطالعات آن مغفول میماند. همچنین علوم شناختی نیز نیازمند بهرهمندی از دستاوردهای علوم اجتماعی است چراکه در اینصورت کاملتر خواهد بود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به نقل از خبرنگار ایکنا، دومین روز همایش «بنیادهای
فلسفی علوم انسانی و اجتماعی1؛ مبانی انسانشناختی» روز چهارشنبه ۲۶ بهمنماه برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین رضا درگاهیفر، عضو هسته پژوهشی علوم شناختی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در این نشست با موضوع «چیستی و چرایی علوم
اجتماعی شناختی» به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید؛
مسئله علوم اجتماعی شناختی در همه جهان جدید است
و حدود دو دهه است که مطرح شده و در ایران هم جدیدتر است. البته حرکتهایی شروع و
آثاری ترجمه شده است و تا آنجا که در جریانم گروههایی در حال تشکیل شدن هستند تا
به برخی جنبههای علوم اجتماعی شناختی بپردازند. البته میتوان از علوم اجتماعی
شناختی به علوم انسانی شناختی هم تعبیر کرد. منظور هم دانشهای رایج همانند
اقتصاد، روانشناسی، مدیریت و... هستند که با فضای اجتماعی انسانها سرو کار دارند.
معنای علوم شناختی
درباره چیستی علوم شناختی باید گفت که شناخت با
معرفت فرق دارد اما گاهی در زبان فارسی هر دو را به شناخت ترجمه میکنیم ولی اصول
شناخت، فرآیندی ذهنی و فیزیکی است و علم شناخت نیز دانشی است که به مطالعه تجربی
ذهن و مغز میپردازد. گفته شده علوم شناختی، قلمرویی بینارشتهای است که دانشهای
زیادی همانند فلسفه، روانشناسی، هوش مصنوعی، علوم اعصاب، انسان شناسی و زبان شناسی
را در برگرفته است.
حتی گفته شده اموری همانند تخیلات و توهمات هم در
دسته شناخت قرار میگیرند، بنابراین شناخت حوزهای وسیعی دارد و هر امر روانشناختی،
پدیدهای شناختی است و این شناخت، همه فضای ذهنی ما را شامل میشود. شناخت در ذهن
به معنای پردازش اطلاعات است پس علوم شناختی به رویدادهای ذهنی میپردازند و آنها
را در مورد انسانها مطالعه میکنند. علوم اجتماعی هم به مطالعه چنین اموری میپردازند.
از جمله علم اقتصاد از مسائلی است که در علوم اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد و از
این جهت باید متخصصان علوم اجتماعی، دیدگاهی درباره فرآیندهای ذهنی انسان داشته
باشند.
انتقادات به متخصصان علوم اجتماعی
با این اوصاف میتوان از دستاوردهای علوم شناختی
در تبیینها در علوم اجتماعی استفاده کرد چون در پرداختن به رویدادهای ذهنی همگرا
هستند و لازم است ذیل یک چتر گرد آمده و برخی فعالیتهای بینارشتهای در میان آنها
شکل بگیرد. مسئله مهمتر این است که وقتی متخصصان علوم شناختی، کارهای متخصصان
علوم اجتماعی را بررسی کردهاند، به این نتیجه رسیدند متخصص علوم اجتماعی که پیشفرضهایی
درباره انسان دارد، دانش خود را بر علمی نادقیق استوار کرده و انگار مباحث خود را
بر دانشی کودکانه مبتنی کرده است. در واقع به متخصص علوم اجتماعی توصیه میکند که
باید دانش خود را درباره رویدادهای ذهنی عمیقتر کند تا به فهمهای بهتری از پدیدههای
اجتماعی دست پیدا کنند.
میتوانیم بگوییم هر امر اجتماعی، شناختی بوده و
هر امر شناختی نیز اجتماعی است بنابراین امروز که امکان بررسیهای جدیتر علوم
شناختی برای ما حاصل شده است، باید قید علوم اجتماعی شناختی را بپذیریم. علوم
اجتماعی امروز نباید از استفاده از دستاوردهای علوم شناختی غافل شود چراکه مطالعات
آن مغفول میماند. همچنین علوم شناختی نیز نیازمند بهرهمندی از دستاوردهای علوم
اجتماعی است چراکه در اینصورت کاملتر خواهد بود.