حجت الاسلام والمسلمین عسگر دیرباز، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و عضو مجلس خبرگان رهبری، روز شنبه 13 اسفندماه 1401، از سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و خبرگزاری ایکنا بازدید کرد.
حجتالاسلام والمسلمین عسکر دیرباز ضمن این بازدید در جریان فعالیتهای مراکز مختلف سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و خبرگزاری بینالمللی قرآن قرار گرفت.
همچنین، دکتر دیرباز با حضور در استودیو مبین، به سوالات خبرنگار ایکنا درباره مزیت پژوهشهای حوزه علوم انسانی و اسلامی، فعالیتهای پژوهشی موسسه حکمت و فلسفه ایران در زمینه علوم اسلامی، جذب استعدادها در این حوزه، وضعیت فعالیتهای پژوهشی در زمینه فلسفه اسلامی و ارتباط موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه با سایر پژوهشگاهها پاسخ داد.
ارزیابی شما از وضعیت فعلی پژوهشهای علوم انسانی
و اسلامی در کشور چیست؟
در کنار برنامههای آموزشی در حوزه و دانشگاه، معمولاً فعالیتهای پژوهشی هم
انجام میشود. فعالیتهای پژوهشی در دانشگاهها در زمینه علوم انسانی عمدتاً معطوف
به پیشبرد مرزهای دانش در زمینههایی همانند جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی و
علوم دیگری است که به آنها علوم انسانی گفته میشود.
غیر از این کارهای جدید و ابتکاری، بُعد دیگر
فعالیتهای پژوهشی، معطوف به حل مشکلات جامعه در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی
و ... است. بخش سوم معطوف به آینده کشور عزیزمان ایران و مسائلی است که در زمینههای
اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و امثالهم با آنها مواجه هستیم. در واقع نوعی آیندهپژوهی
در زمینه مسائل اجتماعی و فرهنگی و با نگاه علمی و با تکیه بر علوم انسانی صورت میگیرد.
اینها اهم محورهایی هستند که پژوهشها حول آنها انجام میشود.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی
وضعیت پژوهشهای علوم انسانی چگونه بوده است و آیا به اهداف خود در این زمینه رسیدهایم؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فضل الهی، هم به لحاظ کمی و هم کیفی، پژوهشهای
علوم انسانی توسعه بسیار خوبی پیدا کرده است؛ اگرچه هنوز در مراحل آغازین این مسیر
هستیم و با توجه به هدفگذاریهایی که صورت گرفته باید قدمهای بیشتری در این راستا
برداریم. یکی از اقدامات خوبی که اخیرا انجام شده این است که در وزارت علوم
معاونتی تحت عنوان معاونت علوم انسانی و قرآنی شکل گرفته که هدفش این است که
فعالیتهای پژوهشی علوم انسانی، مخصوصاً مرتبط با قرآن را ساماندهی کند. البته در
دانشگاه آزاد هم چنین معاونتی شکل گرفته است. چنین کاری هم میتواند به لحاظ
ساماندهی برنامهها، قدم بسیار مبارکی باشد.
در حوزههای علمیه و مخصوصاً در حوزه علمیه قم هم علاوه بر اینکه به لحاظ کمی،
مراکز پژوهشی در زمینه علوم انسانی با نگرش دینی و اسلامی بعد از انقلاب اسلامی
افزایش چشمگیری پیدا کرده است به لحاظ کیفی نیز، هم در زمینه تألیف کتابهای درسی
در عرصه علوم انسانی با نگرش بومی و اسلامی و هم در زمینه پیشبرد پژوهشها، قدمهای
خوبی برداشته شده است. در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم بخشی برای تحول در علوم
انسانی شکل گرفته که جناب آقای دکتر حداد عادل بیش از یک دهه است پیگیر کارهای آن
هستند. همراهی و همافزایی این مراکز با همدیگر میتواند باعث شود که از تفرق
فعالیتها کاسته شده و همگرایی ایجاد شود و پژوهشها معطوف به اهداف مشترکی باشد
که آینده خوبی را برای کشور و جهان اسلام در زمینه علوم انسانی رقم بزند.
به نظر شما چه نقاط ضعفی در عرصه پژوهشهای علوم انسانی وجود دارد که باید برطرف
شود؟
به نظرم مهمترین نقطه ضعف این است که ما چندان با کار گروهی آشنا نیستیم در حالی
که مراکز مختلف پژوهشی باید هر چند ماه یا نهایتاً یک سال یکبار دور هم جمع شده و
از کارهای همدیگر با خبر شوند و بدانند کارهای هر بخشی تا چه اندازه پیشرفت کرده
است. از سوی دیگر بودجههای پژوهشی محدود است لذا باید این بودجه را هدفگذاری شده
و با تعیین اولویتها توزیع کنیم. اگر قرار باشد این ضعف تبدیل به نقطه قوت شود باید
همراهی و همکاری مراکز پژوهشی مخصوصا در زمینه علوم انسانی افزایش پیدا کند و شما
به عنوان رسانه میتوانید در این زمینه قدمهای خوبی برداشته و این مراکز را به
همدیگر معرفی کرده و پیوند خوبی بین آنها برقرار کنید.
ضعف دیگری
که به نظرم میرسد این است که گاهی دچار روزمرهگی میشویم. در عین اینکه باید به
مسائل روز پرداخته و مسائل جاری را حل کنیم اما نباید از بنیادها و مبانی اصلی که
میتواند برای ما راهگشا باشد غافل شویم. البته نهادهایی هستند که کارهای پژوهشی
بنیادین در زمینه علوم انسانی انجام میدهند اما باید این کارشان را در اختیار
افرادی که میخواهند حل مسئله کنند قرار دهند و تعامل خوبی بین این قبیل مراکز
وجود داشته باشد تا نه از مبانی و نه از مسائل روز غافل نشویم.
ضعف دیگر
این است؛ معمولاً افرادی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند در درجه اول تمایل
دارند کار آموزشی انجام دهند و فعالیت پژوهشی برای آنها درجه دوم است در حالیکه
باید بستری فراهم کرده و انگیزههایی ایجاد کنیم که افراد توانمند به لحاظ پژوهشی
را جذب نهادهای پژوهشی کنیم تا بتوانیم آینده خوبی در عرصه پژوهش داشته باشیم.
پژوهشهایی که در زمینه فلسفه اسلامی انجام میشوند را تا چه اندازه نو و رضایت
بخش تلقی میکنید؟
پژوهشهای فلسفه اسلامی را نیز میتوانیم به دو بخش تقسیم کنیم که یک بخش در
دانشگاهها و دیگری در حوزهها علمیه است. در دانشگاهها مراکز یا گروههای پژوهشی
فلسفی وجود دارند که معمولاً در زمینه فلسفه اسلامی و تألیف متون درسی و بهتر و
روزآمد کردن و کارآمدکردن مباحث فلسفه اسلامی در حال تلاش هستند اما درباره حوزههای
علمیه باید گفت حوزه قم در زمینه فلسفه قدمهای بلندی برداشته است و از جمله مؤسسه
آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اقدامات خوبی انجام داده و مجمع عالی حکمت اسلامی
نیز به عنوان یک ستاد عمل میکند.
شاهد
هستیم ابتکارات و نظریهپردازیهای بسیار خوبی در زمینه فلسفه اسلامی در حوزه علمیه
قم صورت میگیرد. تعامل مراکز پژوهشی در حوزههای علمیه هم توانسته کمک کند تا
اشراف بر کارهای همدیگر داشته و با هم تقسیم کار کنند. به نظرم آنچه مهم است این
است که فلسفه اسلامی به گونهای مطرح و به زبانی مشترک قابل عرضه شود که بتوانیم
با فلسفه غرب و شرق و قارههای مختلف تعامل داشته باشیم.
اگر فلسفه اسلامی را به گونهای عرضه کنیم که افراد برای اینکه وارد این وادی شوند
باید مقدمات طولانی را طی کنند ممکن است عطایش را به لقایش ببخشند و اصلا ورود پیدا
نکنند اما اگر با زبان فلسفیِ روز ارائه شود به نظر میرسد که بتواند به میزان زیادی
با دیگر فلسفهها تعامل برقرار کند. به همین جهت بود که بعد از انقلاب اسلامی در
کشور ما فلسفههای تطبیقی و مقایسه نظامهای فلسفی اسلامی و نظامهای فلسفی دیگر
کشورها رونق بیشتری گرفت و این هم عرصهای است که بسیاری از متفکران فلسفی ما
توانستهاند قدمهای خوبی را در این زمینه بردارند.
به اهمیت همافزایی نهادهای پژوهشی اشاره کردید. ارتباط مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه
ایران با سایر مؤسسات پژوهشی و پژوهشگاهها چگونه است؟
مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران قدمت دیرینهای دارد و قبل از انقلاب اسلامی نیز
فعالیت داشته است. این مؤسسه بعد از انقلاب و پس از وقفهای کوتاه فعالیتهای خود
را از سر گرفت و در دورههای مختلف رؤسای متعددی همانند دکتر اعوانی، دکتر
خسروپناه، دکتر ذکیانی و دکتر شریفی داشته و در هر دوره توانسته است قدمهای خوبی
بردارد و هم اکنون با نهادهایی همانند پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،
پژوهشگاه علوم اجتماعی، مجمع عالی حکمت و پژوهشگاههایی که در قم و مشهد هستند و
همچنین با مراکز پژوهشی که در استانهای اصفهان، شیراز و تبریز فعالیت دارند
ارتباطاتی برقرار کرده و همکاریهایی داشته است. این ارتباطات و همکاریها در حال
توسعه است تا مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بتواند جایگاه خود را در زمینه
فلسفه اسلامی و سنت فلسفی در کشور عزیزمان ایران حفظ کرده و در اشاعه تفکر عقلانی،
خردورزی و تعاملات اجتماعی بر اساس خردورزی، حتی در میان تودههای مردم مؤثر باشد
و قدمهای بسیاری خوبی را بردارد.