به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نشست نقد و بررسی کتاب «عقل و اصالت آگاهی در اندیشه ابراهیمی دینانی» نوشتۀ دکتر معصومه قربانی آندرهسی، در روز چهارشنبه 13 دیماه ۱۴۰۲ ساعت 16-14، در سالن دکتر نصر مؤسسه، با حضور نویسندۀ کتاب و دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی برگزار شد. دبیری این نشست را خانم دکتر شهین اعوانی، استاد فلسفه و عضو هیئت علمی بازنشسته مؤسسه، عهدهدار بودند. شایان ذکر است که این برنامه با استقبال گستردۀ علاقهمندان و اصحاب رسانه روبرو شد. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد:
قربانی در ابتدای سخنانش دربارۀ استاد ابراهیمی دینانی گفت: دینانی فیلسوفی متأله، عارفی روشنضمیر، و متکلّمی حاذق هستند که هر کسی به بضاعت وجودی خویش از دریای بیکرانۀ علم ایشان بهرهمند میشود. نظریۀ عقلی استاد نظریهای مستقل است که با سایر اندیشمندان تفاوت خاصی دارد. وقتی بحث عقل پیش میآید هر کسی مفهوم خاصی از آن متوجه میشود. ملاصدرا به شش تعریف از عقل اشاره میکند که هیچ قدر جامعی با یکدیگر ندارند: عقل عامه، عقل غریزی، عقل متکلمان، عقل حکما، عقل اخلاق، و عقل مجرد. میتوان ادّعا کرد که استاد با اندکی تسامح به نظر حکما نزدیک میشود. در نظر حکما عقل به معنای قوه یا نیرویی است که بالاتر از افق حس و خیال و وهم، به ادراک کلّیات میپردازد.
وی افزود: استاد این قسمت را قبول دارند که عقل بالاتر از افق حس و خیال و وهم به ادراک کلّیات میپردازد امّا تحت هیچ شرایطی عقل را قوه نمیداند چرا که اگر عقل قوه بود نیازمند محل بود و عقل اگر نیازمند محل بود محدود به محل میشد و از این جهت از عقل بودن خارج میگشت. امّا عقل در اندیشۀ استاد همۀ حقیقت آدمی است. استاد در تعریف عقل میفرمایند عقل زائد بر انسان نیست و یک امر عرضی بهشمار نمیآید، بلکه فصل مقوّم انسان است و یک امر جوهری شناخته میشود.
قربانی خاطرنشان ساخت: بنابراین هرگونه بررسی عقل در حقیقت بررسی انسان است و شناختن عقل، یعنی شناختن خویشتن و کسی که خویشتن را میشناسد، در واقع، عقل را شناخته است و عقل را جز با عقل نمیتوان شناخت. همچنین، عقل در اندیشۀ استاد مرتبهای از وجود است که شکل ندارد، قید ندارد، موجودی مخلوق بوده، و توان شناختن حق را ندارد. این عقل نسبت به ذات حق تعالی محدود بوده و نسبت به ماسوی الله نامحدود است. این عقل یک جوهر است که بدون عرض در انسان تحقّق دارد و دست یافتن به عنوان یک موجود جوهری در جهان خارجی و بیرون از انسان امکانپذیر نیست بلکه از درون انسان به ظهور میرسد. این عقل مُدرک کلیات است و انسان به همین دلیل توانایی سخن گفتن و استدلال کردن را پیدا میکند و میتواند از اجمال به تفصیل برود و سبب پیدایش تمدن گردد.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: آنچه که حکما به عنوان تقسیمات عقل (عقل نظری و عملی) مطرح میکنند دینانی تقسیمات متعلّقاتِ عقل میداند نه تقسیم عقل چرا که عقل تقسیمپذیر نیست. این عقل از طریق ویژگی خاص آن به ظهور و بروز میرسد. وقتی بحث علم و آگاهی پیش میآید ذهن معنا پیدا میکند چرا که دینانی به دو جهان قائل است، جهان ذهنی و جهان عینی. حال باید سوال کرد ذهن چیست؟ آیا ذهن ظرف آگاهی انسان است؟ یا اینکه آگاهی مظروف ذهن است؟ در پاسخ باید گفت ذهن ظرف آگاهی نیست و آگاهی هم مظروف ذهن انسان نیست بلکه آگاهی همان چیزی است که ذهن خوانده میشود و ذهن جز آگاهی نیست. با وحدت ذهن و آگاهی مشکل دور از میان میرود.
به باور قربانی: اصالت آگاهی در اندیشه استاد به عبارتی یعنی آگاهی مثل هستی امری ذومراتب است و صاحب هر مرتبۀ خاص آن غیر از مرحلۀ دیگر است. امّا در عین حال با توجه به دارا بودن مراحل مختلف آگاهی در عین کثرت تعدّد به وحدت آگاهی لطمه وارد نمیسازد. این آگاهی امری مشکّک بوده و هر اندازه آگاهی قویتر باشد، انسان کاملتر میشود. آگاهی صیرورت است و از درونِ خود به غیرخود تبدیل نمیشود بلکه آگاهی تحول میپذیرد. تمایز انسانها به میزان اگاهی و قدرت اندیشۀ آنهاست. وقتی صحبت از آگاهی میشود مفهوم علم معنا میگیرد، علم به حضوری و حصولی تقسیم میگردد امّا خود علم قابل تعریف نیست و امری وجدانی است. علم حصولی شامل تصوّر و تصدیق است که صورتهای آگاهی هستند.
نویسندۀ کتاب «عقل و اصالت آگاهی در اندیشه ابراهیمی دینانی» ادامه داد: استاد اوج اندیشهشان را در تصوّرات و تصدیقات نمایان میسازند. چرا که اگر تصوّر نادرستی داشته باشیم، این تصوّر نادرست مانع رسیدن به حقیقت میشود و تصدیق که در واقع حکم و انفعال نفس است و احتمال کذب در آن فراوان است سبب سقوط ما به چاه گمراهی میگردد. در اندیشۀ استاد جنگ واقعی در فهم تصدیقات و مراقبت از تصوّرات است. برای جلوگیری از خطای اندیشه و افتادن در ورطۀ هلاکت ابدی، تنها میتوان به استدلال و برهان استناد کرد تا از خطای در فکر در امان ماند. با این حال، آنچه مسلم است، این آگاهی توسط من ادراک میشود و این من وقتی لباس تعین میپوشد در واقع انسان شکل میگیرد. من در اندیشۀ دینانی همان علم و نور است. بهعبارتی اندیشیدن فعل انسان است و این فعل سبب هویت انسان میشود و آنچه میاندیشد و اندیشنده است من میباشد و سلوک انسان با گسترش من یا همان اندیشه است.
در ادامۀ این نشست دکتر منصوری لاریجانی به توصیف ویژگیهای ابراهیمی دینانی پرداخت و گفت: عنوان یک کتاب خیلی مهم است و خانم دکتر قربانی به درستی عنوان «عقل و اصالت آگاهی» را برای این کتاب انتخاب کردهاند. خیلی مهم است که ما تعریف عقل را بدانیم چون «عقل» شریفترین مخلوق خداست و معیار شناخت، عقل است. علاوه بر این، عقل شناختش را از خدا و نور میگیرد. فارابی، ابنسینا، و ابن رشد میگویند وجه ممیز انسان با غیر، عقل انسان است. البته این را هم باید گفت که عقل مرتبههای مختلف دارد. عقل اگر تنزل پیدا کند میتواند بمب و سلاح شیمیایی بسازد. پس عقل اگر در بند خدا باشد شریف است. من و شما هم اگر چیزی از طریق عقل میفهمیم باید به خدا بسپاریم.
وی با اشاره به اینکه عقل فعال، واسطه ما و خداوند است افزود: هر کسی که عقل دارد باید بیندیشد و فیلسوفی کند. سخن سهروردی در عقل سرخ هم همین است که نماینده خدا در آفرینش، عقل کل است.
منصوری لاریجانی سپس به بیان شیوه آشناییاش با ابراهیمی دینانی پرداخت و توضیح داد: سابقۀ آشنایی من با استاد به سال ۱۳۶۲ برمیگردد. زمانیکه ایشان در دانشکده الهیات درس میدادند. بنده نزد ایشان اسفار اربعه، شواهدالربوبیه، و آثار ابنسینا را خواندم و بهخوبی با ایشان و آثار و تفکراتشان آشنا هستم. استاد دینانی ۱۱ سال درس حوزه خوانده، فقه و اجتهاد را خوب فهمیده و جزو شاگردان علامه طباطبایی بوده است ضمن اینکه عقل و فهم فلسفی خوبی دارند. این مسئله مهمی است چون خیلیها کتاب فلسفی مینویسند اما فهم فلسفی ندارند.
بهترین راه نجات یک جامعه برای مبارزه با دین ستیزی راهانداختن گفتمان علمی- فلسفی است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: دینانی را فیلسوف گفتگو نامیدهاند اما ایشان علاوه بر گفتگو نوعی همنوردی هم میکنند. خیلی حساس هستند اما آداب گفتگو و همنوردی را خوب بلدند و اگر با کسی گفتگو کنند که این آداب را بلد نباشد او را حسابی ضربه فنی میکنند. علاوه بر این، شناخت و فهم درستی از فلاسفه دارند و علاوه بر نقادی، وقادی هم میکنند. وقادی یعنی روشنگری و اصلاح کردن.
منصوری لاریجانی ادامه داد: عقل دکتر دینانی جوششی است و این نوع عقلانیت در آثار اخیرشان هم دیده میشود در حالی که آثار قدیمیترشان بیشتر حاصل عقل کوششی است. به عقیده ایشان، عقل و آگاهی توقف ندارد و حتّی ما وقتی میخوابیم عقل دارد کار میکند منتها به عالم خیال میرود. پس عقل، مدام میاندیشد و از نظر دینانی عشق، محبت و شهود محصول عقل هستند به همین جهت هم انسان اگر به عقل فعال برسد، مثل سهروردی، به یک زبان مشربی و واحد سخن میگوید.
وی افزود: یکی دیگر از مفاهیمی که دکتر دینانی در سالهای اخیر خیلی روی آن کار کردند، مفهوم «من» است. از نظر ایشان فقط وقتی پای خدا به میان میآید «من» وجود ندارد و اتفاقاً کتاب «من» و جز «من» دینانی هم با همین محوریت نوشته شد.
این استاد فلسفه و عرفان گفت: بهترین راه نجات یک جامعه برای مبارزه با دینستیزی و خداستیزی، راهانداختن گفتمان علمی-فلسفی است. چون از طریق این گفتمان سفرهای پهن میشوند که همه باهم آشتی میکنند. یکی از خطاهای ما در معرفی خدا و دینداری این است که ما خدا را در دل مردم نیاوردیم بلکه آن را تبدیل به یک لفظ و مفهوم کردیم و خب لفظ و مفهوم هم که زود از ذهن انسان میرود. خدا را نباید در اصالت مفاهیم قرار داد وگرنه خیانت بزرگی به ساحت خدا کردهایم.
منصوری لاریجانی در پایان در خصوص کتاب «عقل و اصالت آگاهی در اندیشه ابراهیمی دینانی» قربانی گفت: منابع و رفرنسهای کتاب خیلی خوب است و نویسنده تطبیقهای خوبی در این کتاب ارائه داده است. پیشنهاد من به ایشان این است که در یک اثر مجزا هم به صورت مفصل به موضوع عقل و اصالت آگاهی بپردازند.