به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، نشست علمی «دوگانگی مفاهیم و گزارههای اعتباری از منظر مرحوم علامه طباطبایی» در تاریخ هشتم اسفندماه 1402 در شعبۀ قم موسسه و با حضور حجتالاسلام و المسلمین کرمانشاهانی و جمعی از اعضاء هیئت علمی مؤسسه، طلاب، و دانشجویان برگزار گردید. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد:
در ابتدای جلسه، دبیر علمی نشست، حجت الاسلام خیاط زاده (پژوهشگر وابستۀ به موسسۀ حکمت و فلسفه) اشارهای به تاریخچه و چیستی نظریۀ اعتباریات داشتند و در ادامه، استاد معظم حجت الاسلام کرمانشاهانی مباحثی را پیرامون چیستی اعتبارات عملی از منظر علامۀ طباطبایی ره بیان کردند. در انتهای جلسه نیز حاضران در جلسه و همراهان بر خط، پرسشهای خود را مطرح کردند.
خلاصۀ مباحث دبیر علمی جلسه بدین شرح بود: علامۀ طباطبایی ره اولین بار نظریۀ اعتبارات عملی را در سال 1348 قمری، در رسالهای با عنوان «رسالۀ فی الاعتباریات» مطرح کردند. ایشان در مقدمۀ این رساله بر جدید بودن این نظریه تصریح نموده است. این نظریه در سایر آثار علامه ره از جمله: رسالۀ الانسان فی الدنیا (1361 ق)، حاشیۀ الکفایۀ (1368 ق) و مقالۀ ششم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم (1373 ق)، تفسیر البیان، تفسیر المیزان (1375 - 1392 ق)، بدایۀ الحکمۀ (1390 ق)، نهایۀ الحکمۀ (1395 ق) مطرح شده است.
تعریفی که علامه ره برای اعتبارات عملیه ارائه داده است عبارتست از: «هو إعطاء حدّ الشیء أو حکمه لشیء آخر بتصرّف الوهم و فعله». بر اساس این تعریف، اعتبارات عملی ذیل دو سنخ مجاز قرار میگیرند: 1. اسناد حد و تعریف شئ¬ای به شئ دیگر؛ 2. اسناد حکم یک شئ به شئ دیگر.
ایشان در تبیین چیستی اعتبارات عملی از استعاره استفاده میکند. از نظر ایشان، در استعاره، محمول معنایی حقیقی بوده و دارای مصادیق حقیقی است، اما اسناد آن به موضوع، اسناد مجازی است. این بیان تنها تبیین کنندۀ تصدیقات اعتباری است و چگونگی تولید مفاهیم اعتباری را توضیح نمیدهد. در حالیکه علامه در مواضع متعددی اعتبارات عملی را تصوری و تصدیقی دانستهاند. با مراجعه به کلمات علامه پاسخ این مساله روشن میشود. از نظر علامه، قوۀ واهمۀ انسان بر اساس نیازهای عملی خود، تصرفاتی در اسنادهای مجازی انجام میدهد. به طور مثال، گرچه مفهوم رأس از سر خارجی انتزاع شده و بر آن حقیقتا و بر زید (به عنوان رئیس یک اداره) مجازا اسناد داده میشود، لکن در ادامه، قوۀ واهمه رأس را تبدیل به «رئیس» میکند و این عنوان دیگر بر رأس خارجی تطبیق نمیشود. بنابراین، از آنجا هدف از اعتبارات عملی، انگیزههای اجتماعی انسان است، قوۀ واهمه تصرفاتی در معانی حقیقی انجام میدهد و از این رهگذر تصورات اعتباری تولید میشوند که سرشتی عملی دارند.
بنابراین، در تمامی اعتبارات عملیه، اولا مصداقی حقیقی وجود دارد که منشا انتزاع و تولید مفاهیم اعتباری است، ثانیا مصداق این مفاهیم اعتباری در ظرف وهم محقق است، نه ظرف خارج و واقع، ثالثا این مفاهیم اعتباری باعث تحقق عمل بوده و موجب تحقق آثار خارجی و واقعی هستند.
در ادامۀ جلسه حجت الاسلام و المسلمین کرمانشاهانی توضیحات بیشتری پیرامون نظریۀ اعتبارات عملی علامه ره دادند. خلاصۀ کلام ایشان بدین شرح است: علامه ره در طرح نظریۀ اعتباریات از «مجاز در اسناد» استفاده میکند و با مجاز در اطلاق لغوی کاری ندارد. ویژگی مجاز در اسناد آن است که بدون اینکه تصرفی در محمول انجام شود، مصداق فرد ادعایی محمول قرار داده شود. بنابراین در این نوع از مجاز، موضوع و محمول هر دو مفاهیم حقیقی و معرفتزا هستند ولی پیوند میان آنها اعتباری است. بنابراین، تعریف ایشان از اعتبارات عملی، تصورات و مفاهیم عملی را توضیح نمیدهد. ایشان در رسالۀ اعتبارایات نکتهای دارند که مفاهیم عملی را نیز توضیح میدهد. حاصل سخن ایشان آن است که در اسناد مجازی، قوۀ واهمه در معنای محمول تصرف کرده و مفهومی جدید تولید میکند: «فهی المعانی الحقیقیة مع تصرف ما من الوهم». این عبارت متضمن مطلب مهمی است و آن اینکه در استعاره بر خلاف استعمالهای حقیقی، هیچگاه محمول با تمام دقتهای مفهومی خود به موضوع (مصداق ادعایی) نسبت داده نمیشود، بلکه برخی از ویژگیهای محمول برجسته و برخی دیگر مورد غلفت واقع می¬شوند؛ در ادامه، محمول با ویژگیهای برجستۀ خود به موضوع اسناد داده میشود. با این بیان، مفاهیم اعتباری نیز از تعریف علامه ره قابل استفاده هستند.
ایشان در ادامه با بیان نقدی به محتوای غیر معرفتی مفاهیم اعتباری، دقت دیگری از کلام علامه ره ارائه دادند. حاصل کلام ایشان آنکه صرف تصرف قوۀ واهمه باعث نمیشود که یک مفهوم از سرشت معرفتزای خود خالی شود و تنها ناظر به مقام عمل باشد. بنابراین برای تصویر مفاهیم عملی باید نکتهای دیگر افزود و آن اینکه برخی از مفاهیم مرکب بوده و حاصل گزارههایی هستند که از قبل ادراک شدهاند و سپس شکل مفهومی به خود گرفتهاند. بر اساس این نکته، مفاهیم اعتباری، مفاهیمی هستند که اولا مرکبند و ثانیا گزارههای مضمون در آنها، تصدیقات اعتباری و عملی هستند. از این روی، این مفاهیم، فاقد جنبۀ معرفتی بوده و صرفا کارکرد عملی دارند. بر اساس این بیان، تقسیم مفهوم به مفهوم معرفتزا و مفهوم ناظر به مقام عمل تصحیح میشود.
با تصحیح مفاهیم عملی، چگونگی تشکیل نظامهای اجتماعی نیز روشن میشود؛ چراکه واهمه بعد از تولید مفاهیم اعتباری، میان آنها ارتباط برقرار کرده و گزارههای را شکل میدهد که موضوع و محمول آنها، اعتباری هستند و از این رهگذر، نظام اعتبارهای اجتماعی شکل میگیرند.
وی در ادامه به متن درس خارج اصول فقه علامه ره که هنوز منتشر نشده است، اشاره کرده و با استفاده از نکتۀ ایشان در بحث صحیح و اعم، به توضیح به تطبیق نظریۀ اعتبارات عملی بر نظام تشریع پرداختند. ایشان در این بحث در مقام تصویر جامعی میان افراد مختلف یک حقیقت شرعی همانند نماز است. حاصل سخن ایشان آن است که برای این امور، برای اجزائی که ارتباط حقیقی با یکدیگر ندارند، یک کل اعتباری وضع میشود. این کل نیز دارای وحدتی اعتباری است. محور اصلی در این اعتبار، غرض واحد است. بنابراین، ماهیات مخترع شارع همانند مرکبات صناعی بشر، کلی اعتباری بوده و وحدت آنها نیز اعتباری است. محور این وحدت نیز غرض واحدی است که از این کل مورد انتظار است؛ یعنی مادامی که غرض باشد، وحدت نیز حاصل است، گرچه برخی از اجزاء منتفی شده باشند.
نکتۀ دیگر آنکه هر اعتباری تابع غرض است و این غرض مادامی که ضرورت نیابد، منتهی به تولید مفاهیم اعتباری نمیشود. بنابراین، در تمامی مفاهیم اعتباری، مفهوم باید حضور دارد.
نکتۀ دیگری که در این متن منتشر نشده وجود دارد آنکه اغراضی که باعث تولید مفاهیم اعتباری میشوند، همانند خواص و لوازم ماهیت هستند و میتوان از آنها در تعریف رسمی مفاهیم اعتباری استفاده کرد.
در انتهای جلسه، برخی از حاضران در جلسه و نیز همراهان برخط به طرح پرسشهای خود پرداختند.