رئالیسم معرفتی عنوان دومین کتاب از سلسله مباحث درآمدی بر معرفتشناسی نوصدرایی است. این اثر پیرامون رهیافت کلی «رئالیسم» یا «واقعگرایی» در معرفتشناسی بحث میکند که به اعتقاد مؤلف پذیرش آن با وجود امکان خطا، از اصول تفکر است؛ زیرا با افتادن در ورطه انکار واقعیت و شناخت آن بهطور مطلق، باب تفکر و تامل نظری بسته میشود. اما این اصل که در مقام عمل و ارتکاز ذهنی، زندگی همه انسانها را سامان داده، در مقام نظر مورد شبهات شکاکیت یا نسبیگرایی واقع شده و به نتایج معرفتی و غیرمعرفتی منجر شده است. علاوه بر این شبهات، در توضیح چگونگی واقعگرایی، رهیافتهای مختلف ارائه شده که تفاوت این مبانی در روششناسی علوم نمود مییابد.
بنابراین تکلیف عقلی و نظری رئالیست- علاوه بر پاسخ به چالشهای مطرح از سوی شکاکان و نسبیگرایان آن است که با ارائه منظومهای معرفتی، کیفیت شناخت جهان واقع را تبیین نموده و چرایی و چگونگی وقوع خطا در اندیشه را توضیح دهد.
پیگیری دغدغههای فوق در لابلای آثار و نظریات حکمای نوصدرایی، این اثر را شکل داده که شامل بیست فصل فرعی در قالب چهار بخش یا محور اصلی است:
1. ملاک شناخت: در این محور که مقام ثبوت است، چند نظریه فلاسفه مسلمان درباب ملاک شناخت معرفی و تمایز آنها با مباحث مربوط در معرفتشناسی معاصر تبیین میشود.
2. معیار شناخت: این محور در مقام اثبات است و در آن ابعاد بیشتری از مسأله «شاکلههای توجیه» در معرفت-شناسی نوصدرایی رونمایی شده و در نهایت با مباحث فلسفه تحلیلی در این مسأله مقایسهای صورت گرفته است. فایده عملی دو محور فوق، تطبیق یافتههای نظری بر راهها و روشهای تحصیل معرفت و تشخیص ملاکهای اعتبار است.
3. مبادی تحصیل معرفت: بحث از منابع، ابزارهای شناخت و عوامل وقوع خطا که از جمله مبادی روششناسی علوم و فلسفه روش تحقیق است، در این محور بررسی شده است.
4. چالشهای واقعگرایی: محورهای اصلی بحث از ارزش شناخت سه بخش پیشین بود اما فایده نظری ارائه مدلی معرفتی از رئالیسم، پاسخ به شبهات منکران واقعگرایی است که در این بخش مطرح شده است.